وقتی اولویت های اصلی و فرعی جابجا می شوند/ رکابزن ملی پوش دوچرخه ندارد اما همایش های میلیونی به راه است!
۰۳ آبان ۱۳۹۹ - ۹:۲۱
شناسه : 291061
13

آیا تابحال کسی از خود پرسیده چرا در شهری که شهر دوچرخه ایران بوده، رکابزن ملی پوش پول برای خرید دوچرخه ندارد ولی برای همایشی با عنوان و اسم دوچرخه می شود هزینه های میلیونی کرد؟

پ
پ

به گزارش زرین خبر، تبلیغات وسیعی انجام می شود، همه دست به دست هم می دهند، جلسات مختلف برگزار می شود، هیچ کس شب و روز ندارد، همه جا صحبت از یک  همایش است با پخش زنده از شبکه ها سیما؛ بلیط های شرکت در همایش به فروش گذاشته می شود و مردم علاقمند با خرید بلیط ها در همایش شرکت می کنند، همایش های”میاندوآب، شهر دوچرخه ایران” را می گویم، همایشی که با هدف گذاری ثبت میاندوآب به عنوان شهر دوچرخه ایران برگزار شد.

میلیون ها تومان هزینه می شود تا همایش برگزار شده و چندین نفر یک به یک پشت تریبون رفته وسخنرانی می کنند و قرعه کشی و تمام!

اخبار این همایش با آب و تاب فراوان منتشر می شود، خودمان نیز خوشحالیم که نام میاندوآب بر سر زبانها افتاده است و واقعا نیز جای خوشحالی دارد اما در این بین، سوالی ذهنم را سخت مشغول کرده است که این همایش های دوقلوی برگزار شده با عنوان «شهر دوچرخه ها» چه دردی از درد شهرم یا ورزشکاران دوا کرده است؟ آیا از این تبلیغات سودی حاصل شهر ما شده است؟

آیا از این تبلیغات سودی حاصل شهر ما شده است؟

همه اسناد برای ثبت میاندوآب به عنوان شهر دوچرخه موجود بوده و شهر دوچرخه بودن میاندوآب را اثبات می کند و اساسا چه ضرورتی دارد این همه هزینه برای یک همایش یک و نیم ساعته؟! آن هم برای اثبات یک حقیقت، شاید نیازی به چنین همایش هایی با هزینه های میلیونی در این سطح نباشد و به جای آن با هزینه ای اندک می توان همایش های دوچرخه سواری را در سطح شهر برگزار کرد و  ورزش همگانی را رونق داد.

سوال دیگر اینکه آیا در این همایش ها که مسئولان استانی و شهرستانی بودند، دردی از درد هیئت های ورزشی میاندوآب که از مشکلات و کمبودها رنج می برند، دوا شد؟ یادم هست که قمری، رئیس فدراسیون دوچرخه سواری هم آمده بود،آیا به مشکل رکابزن ملی پوش میاندوآبی اشاره شد و یا نه اینقدر سرگرم همایش “میاندوآب، شهر دوچرخه ایران” شدیم که یادمان رفت؟ و تنها از “میاندوآب، شهر دوچرخه ایران” گفتیم و پتانسیل ها در این موضوع را یادآوری کردیم.

آیا نمی شود به جای برگزاری چنین همایش های برای رفع مشکلات هیئت های ورزشی از کمک اسپانسرها و خیرین و دستگاههای مختلف مانند شهرداری و شورای شهر که همیشه بخشی از هزینه را نیز تقبل می کنند، بهره برد؟

وقتی رکابزن ملی پوش دوچرخه ندارد اما همایش های میلیونی به راه است!

آیا تابحال کسی از خود پرسیده چرا در شهری که شهر دوچرخه بوده، رکابزن ملی پوش پول برای خرید دوچرخه ندارد ولی برای همایشی با عنوان و اسم دوچرخه می شود هزینه های میلیونی کرد؟ چرا قول دو ساله مسئولان به این دوچرخه سوار تحقق نیافته است و هر بار که این مسئله را مطرح می کند تنها با وعده پیگیری و یا کمبود اعتبار مواجه می شود.

مسعود خاکی دوچرخه سوار ملی پوش میاندوآبی را می گویم که در گفت و گویی که با خبرنگار ما داشته با تاکید بر اینکه امیدوارم مسئولان از ورزشکارانی مثل من حمایت کنند تا بتوانیم به اهداف خود دست یابیم،گفت: تنها خرید یک دوچرخه حرفه ای برای مسابقه حدود ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان هزینه دارد که این هزینه جدای از سایر هزینه ها مانند کلاه و کفش و… است.

وی با اشاره به اینکه هم اکنون هزینه آمادگی بنده برای مسابقات را خانواده ام تامین می کند، افزود: حدود دو سال پیش مسئولان وقت استانی و شهرستانی به خانه ما آمده و قول دوچرخه پیست دادند ولی علی رغم پیگیری چند باره هنوز عملی نشده و خبری از آن نیست.

مسعود خاکی تنها یکی از پتانسیل و ظرفیت نهفته ورزشی در شهرستان میاندوآب است که برای کشور عزیزمان در سطح جهانی افتخار آفرین بوده و می شود همان رایزنی هایی که برای تامین هزینه های این همایش ها را می شود را برای تهیه هزینه یک دوچرخه برای وی نیز انجام داد تا در زمینه ورزش قهرمانی امکان افتخارآفرینی بیشتر برای شهر و کشورمان باشیم.

شاید بگویند این دو مقوله متفاوت از هم می باشد و یکی ورزش همگانی است و دیگری ورزش قهرمانی ولی حمایت از یک قهرمان می تواند زمینه را برای علاقه و اشتیاق بیشتر جوانان برای ادامه راه وی فراهم کند و در نتیجه آن هم ورزش قهرمانی تقویت شود و هم ایجاد علاقه برای آن  ورزش در بعد همگانی ایجاد شود.

این موضوع را شهروندان و کاربران فضای مجازی در روزهای گذشته در کمپینی که با هشتگ #میاندوآب_شهر_دوچرخه_ایران در فضای مجازی شکل گرفت، در کنار بازخوانی نقش و جایگاه دوچرخه در این شهرستان و درخواست مشخص شدن نتیجه برگزاری دو همایش بزرگ با عنوان “میاندوآب، شهر دوچرخه ایران” که با هدف ثبت ملی #میاندوآب_شهر_دوچرخه_ایران برگزار شده بود، مطرح کرده اند.

شعار “شهر دوچرخه” دردی دوا نمی کند!

در این زمینه یکی از شهروندان میاندوآبی نیز می گوید: “اداره ورزش و جوانان در جهت ترویج فرهنگ ورزش و ارائه الگوی ورزشی برای جوانان شاید بتواند از این فرصت استفاده نماید که آن هم مربوط به طول سال می شود ولی به شکل مذکور باز امتیازی برای معرفی شهر، اقتصاد، اشتغال، جذب توریست و ایجاد فرصت گردشگری ایجاد می کند؟!

با این تبلیغ ما نه دنبال طراحی، تولید، بازاریابی و فروش دوچرخه هستیم و نه اینکه کسی خواهد آمد در شهر ما دوچرخه سوار تماشا کند تا از این طریق پولی در این شهر هزینه نماید و نه اینکه کسی برای دوچرخه سواری در این شهر جذب خواهد شد.

حداقل کاری که شاید در این زمینه می توانست سود بخش باشد ایجاد زیرساخت ها و مسیرهای امن دوچرخه سواری و پارکینگ های نگهداری دوچرخه و حتی اجاره دوچرخه در نقاط مشخص هست آن هم برای افرادی که بصورت موردی و برای تردد و حتی گشت و دورزنی میتوانست مفید واقع شود.

شهری را در نظر بگیرید که آوازه کبابش نه تنها در تمام شهرهای ایران بلکه در خارج از ایران شناخته شده است و شهرداری اش نیز در معرفی آن تبلیغ، جشنواره و شعارسازی داشته و دارد و شهری را که گز دارد، سوهان، عرقیات، نقل، مهر وتسبیح، باقلوا، آجیل و صدها و شایدهم هزاران نمونه که برند شهرشان شده و از این طریق تولید واشتغالی بوجود آمده و اشتغال زایی ایجاد شده است.

حال در شهر ما نه تنها هیچ نوع مزیت اقتصادی، تجاری، گردشگری و آثار تاریخی معرفی و تبلیغ نشده بلکه برند معروف شهر ما که هنوز هم طرفدارانی دارد نیز مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته و آن قند و کارخانه قند میاندوآب است.”

از سر دلسوزی و تعهد به شهر و محل زندگی خود عرض می کنیم که به نظر می آید هیچگونه فکر کارشناسی و علمی پشت این موضوعات در شهر ما وجود ندارد و لازم است این تفکرات از این شهر رخت بربندد و در آینده به جای اینکه اولویت های اصلی و فرعی عوض شود، به مشکلات و درد هیئت های ورزشی رسیدگی شود تا در زمینه قهرمانی و حضور در رده های بالاتر ورزشی حرفی برای گفتن داشته باشیم نه اینکه تنها دل خوش به برگزاری فلان همایش باشیم.

انتهای پیام/

 

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.