آشنایی با برنامه آموزش ۲۰۳۰ و تهدید های ناشی از آن
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۴:۳۲
شناسه : 261350
6

سند یا برنامه ۲۰۳۰ چیست که باعث شده رهبر انقلاب از اجرای آن گلایه مند باشند و این برنامه چه معایبی دارد؟

پ
پ

به گزارش زرین خبر به نقل از دانا، رهبر انقلاب روز گذشته در دیدار با جمعی از فرهنگیان فرمودند: این سند ۲۰۳۰ یونسکو چیزی نیست که جمهوری اسلامی تسلیم آن شود. اصل کار غلط است؛ اینکه برویم سندی امضا کنیم و بعد بی‌سروصدا آن را اجرا کنیم؛ مطلقاً مجاز نیست. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله‌مندم. باید مراقبت میکردند و نباید میگذاشتند کار به جایی بکشد که ما جلوی آن را بگیریم. اینجا جمهوری اسلامی است.

 

اما سند یا برنامه ۲۰۳۰ چیست که باعث شده رهبر انقلاب اینگونه از اجرای آن گلایه مند باشند و این برنامه چه معایبی دارد؟؛ قدرت الله رشیدی پور طی مقاله ای به سوالات مهمی درباره برنامه ۲۰۳۰ پاسخ داده است که در ادامه آن را می خوانید:

مقدمه

به منظور اطلاع از این برنامه یونسکو، توضیحاتی را در۴بخش زیر جهت اطلاع خوانندگان گرامی و دلسوزان تعلیم و تربیت  نسل آینده کشور، بصورت مختصر ارائه می کنم. لازم به ذکر است همچنانکه از عنوان مقاله مشخص است، دو بخش اول و دوم جهت آشنایی با یونسکو و برنامه آموزش۲۰۳۰ می باشد و دو بخش سوم و چهارم با نگاه انتقادی به برنامه مذکور نوشته شده است. این چهار بخش عبارتند از:

الف) آشنایی با یونسکو و اهداف ظاهر و پنهان آن

ب) آشنایی با سابقه برنامه آموزش ۲۰۳۰

ج) وادادگی متولیان تعلیم و تربیت کشور در برنامه ۲۰۳۰

د) انتقادها و ابهام های برنامه ۲۰۳۰

باتوجه به اینکه این برنامه، با مدیریت و هدایت یونسکو تدوین و تصویب گردید و قرار است بر اجرای آن نظارت کند، بنابراین  لازم است، آشنایی مختصری با این سازمان و اهداف آن یونسکو داشته باشیم. زیرا تا شناخت دقیقی از سازمان و اهداف ادعایی مفاهیم حقیقی و پنهان آن نداشته باشیم احتمال اتخاذ تصمیم های اشتباه وجود خواهد داشت. همچنانکه در این برنامه ها،  برخی اهداف با عبارات و کلماتی پسندیده بیان می شوند، اما باتوجه به ماهیت یونسکو  و نحوه شکل گیری آن و تعاملات آن با برخی سازمان های استعماری ، نمی توان به معانی پنهان این عبارات بی توجهی نشان داد و حمل بر خیر و صحت نمود.

الف) آشنایی با یونسکو و اهداف ظاهر و پنهان آن

یونسکو United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization باعنوان مخففUNESCO، یک سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به « سازمان ملل متحد» است که در راستای اهداف نظام فکری مبتنی بر گلوبالیزاسیون (Globalization)، در ۱۶ نوامبر سال ۱۹۴۵ میلادی با هدف ایجاد صلح بر مبنای همبستگی معنوی و فکری تاسیس کردید.

یونسکو شعار« جنگ ها نخست در اذهان بشر آغاز می شود  از این رو دفاع از صلح نیز باید در ذهن انسانها شکل گیرد.»  راکه در دیباچه این سازمان نیز آمده، سرلوح خود قرارداده است. به همین دلیل در لوگوی سایت یونسکو این جمله نقش بسته است:

« building paece in minds men and women ؛ ایجاد صلح در اذهان مردان و زنان »

یونسکو دو هدف کاملا پیوسته را تعقیب می کند. یکی از این اهداف، «توسعه» است و هدف دیگر آن« برقراری فرهنگ صلح» ، در جامعه جهانی است. البته اینکه تا چه حد خیر خواهانه بدنبال تحقق این اهداف باشد و آیا در پشت این عبارات اهداف دیگری را تعقیب می کند محل تردید جدی است بلکه قرائنی وجود دارد که نشان می دهد این اهداف عالی یعنی توسعه پاید و صلح  برای بشریت ، پوششی برای اهداف دیگری است که در ادامه بیان خواهد شد. به هرحال علی رغم این اهداف، فعالیت یونسکو در عرصه آموزش بین المللی در دهه های ۵۰ تا ۸۰ تحت الشعاع، جنگ سرد و منازعات قدرت های بین المللی قرار داشت.

اما در هرصورت در اسنادرسمی، هدف از تاسیس یونسکو، کمک به فرایند صلح و امنیت جهانی، به واسطه همکاری های بین‌المللی، در زمینه‌های آموزشی، علمی و فرهنگی، به منظور افزایش احترام به عدالت، قانون‌مداری و حقوق بشر، بر پایه «منشور سازمان ملل متحد» ذکر گردید.

یونسکو، با ساختار و اهداف صهیونی  

آنچه در مورد یونسکو شائبه برانگیز است، تطابق نُرم فعالیت های این سازمان مهم، با اهداف و آرمان های جماعت و گروهی خاص است. گروهی که مبتنی بر تعالیم قومی خویش سعی در ایجاد نوعی جهان شمولی و غلبه بر نٌرم جهان هستی را دنبال می نمایند. به بیانی صریح، تطابق مانیفستThe Protocols of the Elders of Zion(پروتکل های دانشوران صهیون) در نوع دستورات راهبردی و استراتژیک، با اقدامات صورت گرفته در جهت بستر سازی جهانی، مبین تصور نوعی سلطه جهانی، در پروسه های مشارکتی می باشد. مشارکتی فراقومیتی که اهداف قومی خاص را در قالبی هماهنگ محقق می سازد  براین اساس در The Protocols of the Elders of Zion ، منتشر شده  در۱۹۲۰میلادی، دقیقا ۲۵ سال قبل از تاسیس رسمی سازمان ملل متحد، حکم به برپایی جهانی یکپارچه یا به تعبیر دقیق(Globalization)  میدهد. جهانی یکپارچه با حکومتی واحد و نظاماتی سراسری، حول اهدافی کلی و یکسان.  جهت اداره این جهان یکپارچه، در گام اول نیاز به تاسیس سازمانی واحد حول منشوری واحد بود. امری که پس از تجربه و محک اولیهLeague of Nations جامعه ملل)، در۲۶ ژوئن ۱۹۴۵و با تاسیس رسمی United Nations Organization(سازمان ملل متحد)حولCharter of the United Nations   (منشورسازمان ملل متحد) به  وقوع پیوست.

سپس بازوان تطابقی هر یک از ارکان قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شکل عینی به خود گرفت.  در این راستا می بایست سازمانی به عنوان متولی رکن فرهنگی، جهت برقرارای نظام واحد علمی – آموزشی، و به طور کل فرهنگی، شکل می پذیرفت. براین اساس تاسیس یونسکو (UNESCO) را می توان در این راستا ارزیابی نمود.

ازاین منظر، یونسکو سازمانی فراملیتی جهت ایجاد علقه های واحد فرهنگی و یکسان سازی نوع نگرش جهانیان است. به تعبیری، یونسکو سازمانی فراملیتی است که با تدوین و برنامه ریزی دقیق سعی در تحقق موارد زیر می نماید.

*( جهت اطلاع بیشتر، به مطلب در پشت پرده سازمان یونسکو چه می گذرد؟  ، شبکه اطلاع رسانی راه دانا مراجعه فرمایید)

یونسکو و تعامل با سازمان بین المللی روتاری

روتاری بنا به تعریف مؤسسان آن به مفهوم چرخ های دوار یک کارخانه به هم پیوسته است که با چرخش هر دنده چرخ دنده دیگر نیز به حرکت در می آید و در نتیجه کل سیستم متحرک می شود. با این تعبیر کلوپ روتاری بین المللی به دنبال ایجاد یک نظام به هم پیوسته و متشکل جهانی است که با اراده و حرکت دندانه های کلوپ مادر تمام این سیستم جهانی در جهت منافع غرب به حرکت درآید.

در صفحه۳۳ پیام یونسکو شماره۳۸۷ مهر ماه ۱۳۹۳ چنین آمده است: « کوئیچیرو ماتسورا، مدیرکل یونسکو و جاناتان ماجیاگبی، رئیس سازمان بین المللی روتاری، روز یازدهم اکتبر ۲۰۰۴ یادداشت تفاهمی امضا کردند تا از این طریق مدیران مناطق مختلف روتاری را به همکاری با کمیسیو نهای ملّی یونسکو در ترویج صلح و تفاهم جهانی تشویق کنند. روتاری، که در سال ۱۹۰۵ در شیکاگو تأسیس شد، یک سازمان بین المللی تشکیل شده از رهبران تجاری و حرفه ای دنیاست که در راستای هدفهای بشردوستانه و نیز برای برقراری صلح در جهان تلاش می کند. این سازمان ، با ۳۱۰۰۰ باشگاه و نزدیک به ۵/ ۱ میلیون عضو در ۱۶۶ کشور فعّال است .ماتسورا و ماجیاگبی در پیام مشترکی اعلام کردند: « هدف مشترک یونسکو و سازمان بین المللی روتاری، به را هاندازی پروژه ها و برنام ههایی با مشارکت سازمان های دولتی، غیردولتی و مدنی دیگر، با هدف استقرار صلح جهانی است. باشگاه های روتاری با همکاری یونسکو م یتوانند از طریق اجرای پروژ ههایی برای ترویج صلح در اجتماعات سراسر دنیا، میزان اثربخشی خود را افزایش دهند.»

در هرصورت با این سابقه شائبه برانگیز، لازم است در مورد برنامه های این گونه سازمان های به ظاهر بین المللی، با وسواس و هوشیاری بیشتری مواجهه شد. بخصوص اینکه این سازمان درحوزه های علمی، فرهنگی و آموزشی فعالیت می کند و قطعا عواقب برنامه های آن در دراز مدت بروز و ظهور می یابند. از تجربه توافق هسته ای برجام، درس گرفتیم که نباید به عبارات و کلمات به ظاهر زیبای سازمان های به اصطلاح خیر اندیش بین المللی اعتماد داشت.

ب ) آشنایی با سابقه برنامه آموزش ۲۰۳۰

آنچه در این بخش بیان می شود، جنبه تاریخچه دو برنامه « توسعه پایدار» و « برنامه آموزش» دارد که یونسکو متولی آن است در این بخش بدون هیچگونه نقد و ارزیابی صرفا جهت اطلاع خوانندگان محترم تاریخچه آن  ارائه می گردد.

برنامه آموزش ۲۰۳۰ یکی از اهداف کلان ۱۸ گانه « توسعه پایدار» مصوب یونسکو برای ۱۵ سال آینده یعنی سال ۲۰۳۰ میلادی است. این اهداف که با کلمه مخفف SDGs  شناخته می شوند در سال ۲۰۱۵ میلادی یعنی مهرماه ۱۳۹۴ خورشیدی در مجمع عمومی سازمان ملل توسط روسای کشورها به تصویب رسید.

لازم به توضیح است که « توسعه پایدار» به‌عنوان اساسى‌ترین موضوع در قرن ۲۱ مورد توجه یونسکو می باشد و در اوایل دهه۷۰ میلادی برای اولین بار از سوی برخی از اندیشمندان حوزه مطالعات اقتصادی و اجتماعی به کار گرفته شد و تا به امروز به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین موضوعات مورد بحث کنفرانس‌ها، مؤسسات پژوهشی، نهادهای بین‌المللی و بخصوص برنامه‌ریزان رشد و توسعه اقتصادی کشورها درآمده است.

بنابه‌ دعوت سازمان ملل، در اجلاس سویس سال ۱۹۷۱ و سپس اجلاس استکهلم سال۱۹۷۲ با هدف ایجاد ارتباط بین توسعه اقتصادی و محیط زیست، توجه به موضوع« توسعه پایدار» قوت بیشتری گرفت و در اعلامیه سال ۱۹۷۴ تفسیرجامع تر و عمیق‌تری از آن عرضه شد و  سازمان ملل متحد، دهه ۱۹۹۱ تا۲۰۰۰ میلادی را به عنوان «دهه توسعه ملل متحد» نام گذاری کرد.

در اجلاس توسعه هزاره  (۶ تا ۸ سپتامبر۲۰۰۰ در نیویورک) که به دعوت سازمان ملل متحد تشکیل شد، سران ۱۸۹ دولت های جهان و از جمله ایران،  بر مجموعه ای از هدف ها، موسوم به « اهداف توسعه هزاره ملل متحدUN MDGs » توافق کردند و مقرر شد با یکدیگر در زمینه ارتقاء توسعه و کاهش فقر تا سال ۲۰۱۵ میلادی همکاری کنند.

با پایان یافتن فرصت زمانی نیل به  اهداف توسعه هزاره MDGs و عدم موفقیت در دستیابی به آن اهداف، موضوع تدوین پیش نویس اهداف و شاخصهای «توسعه پایدار SDGs  » در اجلاس ریو+۲۰ (ریو دو ژانیروی برزیل سال ۲۰۱۲ ) مطرح شد و مقرر گردید تا این اهداف جایگزین اهداف توسعه هزاره یعنیMDGs شوند تا ملاک و معیاری برای ارزیابی فعالیت افراد و دولتها در خصوص توسعه پایدار در آینده شوند.

«کارگروه توسعه پایدار» مجمع عمومی سازمان ملل، گزارش خود را در۱۹ ژوئیه ۲۰۱۴ ارائه کرد و در آن۱۷ آرمان (هدف کلان) و ۱۶۹ هدف جزیی را برای برنامه پس از سال۲۰۱۵، یعنی برای« توسعه پایدار ۲۰۱۵تا ۲۰۳۰ » پیشنهاد نمود که هدف کلی شماره ۴۴ آن در مورد آموزش باکیفیت بود. نهایتا در ۲۵سپتامبر۲۰۱۵ (۳مهر ۱۳۹۴(، همزمان با هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به تصویب مجمع عمومی رسید.

به موازات این فرآیند طی سالهای گذشته، اولین کنفرنس جهانی “آموزش برای همه EFA ” در۱۹۹۰ درجامتین تایلند برگزار شد، در این کنفرانس که با حمایت خاص سازمانهای یونسکو، یونیسف، صندوق عمران ملل متحد، بانک جهانی و صندوق جمعیت ملل متحد تشکیل گردید، روسا و وزرای ۱۵۵ کشور جهان و نمایندگان سازمانه ای بین المللی و غیر دولتی حضور داشتند و توافق کردند که اهداف کنفرانس را تا پایان سال ۲۰۰۰ به طور جدی در کشورهای متبوع خود تحقق بخشند.

رضایت بخش نبودن نتایج  ارزیابی میان دهه ( ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۰)  و همچنین اهداف اولین کنفرانس، باعث شد که دومین کنفرانس جهانی با عنوان” آموزش برای همه EFA” در آوریل سال۲۰۰۰ میلادی در داکار پایتخت کشور سنگال برگزار شد و سند”چارچوب عمل داکار – آموزش برای همه: عمل به تعهدات جمعی”  تصویب گردید. در سند داکار آموزش، کلید توسعه پایدار و عامل صلح و ثبات در درون و بین کشورها تعریف شد که مهمترین تعهد به آموزش در دهه های اخیر است و به روند پیشرفت های قابل توجه در آموزش کمک کرده است.

نتایج ارزیابی های کشورها در اجلاس داکار ارائه شد و نهایتا سران و وزیران آموزش و پرورش کشورها اعلامیه نهایی اجلاس داکار را تصویب کردند و بر اساس آن متعهد شدند، با بسیج تمامی توان خود، در راه دستیابی به اهداف این اعلامیه بکوشند و تا سال ۲۰۱۵ میلادی تمامی مفاد ان را در کشورهای خود جامه عمل بپوشانند.

پس از اجرای برنامه های المللی مانند برنامه « آموزش برای همه EFA» و «توسعه هزاره ملل متحد MDG»، ارزیابی نتایج  نشان می داد که  این برنامه ها  در پوشش اهداف پیش بینی شده توفیقی نداشتند ، بنابراین سازمان ملل متحد را بر آن داشت تا برنامه آموزش۲۰۳۰ را به منظور حصول به اهداف مورد انتظار پیشنهاد دهد .

پیش نویس چارچوب عمل، در مجمع جهانی آموزش در ماه می ۲۰۱۴ در کره جنوبی ارائه شده بود و در اجلاس سران ملل متحد در زمینه دستورکار توسعه پس از ۲۰۱۵مطرح شد که در این اجلاس به تصویب رسید و براساس آن، یکی از اهداف توسعه، باید چارچوب عمل ۲۰۳۰یعنی ‘به سوی آموزش و یادگیری مادام العمر فراگیر، برابر و با کیفیت برای همه’ باشد که در نهایت، چارچوب عمل مذکور، در میزگرد عالیرتبه آموزش مورد تصویب نهایی قرار گرفت.

در همین راستا، اجلاس جهانی آموزش ۲۰۱۵ (WEF) در اینچئونِ کره جنوبی افتتاح شد. این اجلاس سه روزه که از سه‌شنبه ۱۹ مه ۲۰۱۵ ( ۲۹اردیبهشت ۱۳۹۴) به منظور تعیین هدف و چارچوبی جدید برای انجام اقدامات مفید و ضروری در عرصه آموزش طی ۱۵سال آینده برگزار شدو حدود۱۶۰۰ شرکت کننده ازجمله ۱۲۰وزیر آموزش و پرورش، از بیش از۱۶۰ کشورجهان در این کنفرانس بزرگ آموزشی شرکت کردند تا دستاوردها و همچنین نقاط ضعف خود را درحوزه « آموزش برای همه» طی۱۵۵ سال گذشته در اجلاس فوق ارائه کرده و در عین حال اهدافی تازه برای این عرصه طی ۱۵۵ سال آینده تعیین نمایند و بیانیهاینچئون” برای آموزش ۲۰۳۰ را  تصویب نمودند.  در اجلاس اینچئون کره(۱۹-۲۱ می ۲۰۱۵) وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران تحفظ خود را  نسبت به هر بندی که مغایر “ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، حاکمیت ملی، قوانین و اولویت های ملی و نیز نظام های اجتماعی و حقوقی” جمهوری اسلامی باشد اعلام کرد.

در نهایت نیز در سی و هشتمین اجلاس عمومی یونسکو درسطح وزرای کشورهای عضو در۴ نوامبر۲۰۱۵ (۱۳ آبان ۱۳۹۴) در پاریس که  با حضور نمایندگان بیش از ۱۹۵ کشور عضو و ناظر آغاز به کار کرد، چارچوب عمل آموزش جهانی۲۰۳۰ در میزگرد مقامات عالی رتبه آموزش جهان با حضور وزیر آموزش و پرورش ایران و بیش از ۹۰ وزیر از کشورهای مختلف به تصویب رسید. و بدین ترتیب« برنامه آموزش۲۰۳۰» به عنوان هدف کلان شماره ۴ از مجموع ۱۷ هدف کلان توسعه پایدار سال ۲۰۳۰ قرارگرفت

ج) وادادگی متولیان تعلیم و تربیت کشور در برنامه آموزش ۲۰۳۰

طرفداران برنامه های آموزشی یونسکو و از جمله برنامه ۲۰۳۰ ، با این استدلال که لازم است ما از شیوه ها و تجربیات سایر کشورها برای رشد نظام تعلیم و تربیت خود استفاده کنیم ، بر تعامل با این سازمان ها ، اصرار دارند اما آنچه در برنامه هایی این چنینی، مشاهده می شود تجربیات و روش ها نیست بلکه تبعیت از اهدافی است که مبانی و اصول آن بر اساس سکولاریسم و اومانیسم نهاده شده است. بخصوص تعریفی که از« انسان»  که قرار است آموزش و ببیند و تربیت شود، با مبانی و اصول و اهداف نظام تربیت اسلامی، کاملا متفاوت و بلکه در موارد متعددی مغایر است.

به هر حال پس از تصویب چارچوب عمل آموزش ۲۰۳۰ در کنفرانس پاریس در آبان سال ۱۳۹۴، شاهد تعجیل غیرضروری تصمیم سازان و تصمیم گیران ارشد دستگاه تعلیم و تربیت کشور بودیم

در اسفند ۱۳۹۴ نسبت به برگزاری « کنفرانس ملی بازاندیشی و آینده نگری در نظام آموزش و یادگیری ایران با توجه به تغییرات پرشتاب جهان معاصر» با همکاری وزارت آموزش و پرورش ، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و کمیسیون ملی یونسکو و سایر نهاد و دستگاهها اقدام شد و گزارش این کنفرانس ملی به یونسکو نیز ارسال گردید

در مرداد ۹۵، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو، از دریافت نامه رسمی سازمان یونسکو خبر داد که در آن نامه، ایران به عنوان بهترین کشور عضو در منطقه آسیا و اقیانوسیه در هدایت برنامه آموزش ۲۰۳۰ یونسکو در سطح ملی معرفی شد.

وزیر سابق آموزش و پرورش که در اجلاس جهانی “آیچی ناگویای” ژاپن (آموزش، محور توسعه پایدار ) و اجلاس جهانی آموزش در اینچئون کره جنوبی (آموزش با کیفیت، نگاه به آینده و یادگیری مادام العمر) حضورداشت، تقاضای تشکیل« کمیته ملی آموزش ۲۰۳۰ در وزارت آموزش و پرورش» را به دولت تدبیر و امید ارائه نمود که در جلسه مورخ ۲۱ /۶ /۱۳۹۵ هیئت وزیران به تصویب رسید و وزارت اموزش و پرورش متولی تدوین « سند ملی اموزش ۲۰۳۰ » شد.

وزیر فعلی آموزش و پرورش ظاهرا تحت تاثیر نظرات تصمیم سازان و تصمیم گیران آموزش و پرورش، در ۳ آبان۹۵ ، در بند۴ از بخش ۴ برنامه های تقدیمی خود به مجلس شورای اسلامی به منظور اخذ رأی اعتماد این گونه می نویسد:

«۴- تدوین و تصویب برنامه آموزش و پرورش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران بر اساس تعهد بین المللی کشور» از همین عنوان برنامه مشخص است که این برنامه در راستای یک تعهد بین المللی است و هر چند که در جلسه رأی اعتماد این برنامه مورد انتقاد و اعتراض برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گرفت، اما وزیر آموزش و پرورش ترجیح داد که این اعتراضات را بدون پاسخ بگذارد و موجب حساسیت بیشتر توسط نمایندگان نشود.

در نهایت در تاریج ۲۰ آذرماه ۱۳۹۵ طی مراسمی، این برنامه که با عنوان« سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران» نامیده می شود؛ رونمایی گردید. اینکه یک وزیر در حدود ۵۰ روز از وعده خود،  موفق به تدوین و رونمایی از برنامه ای که قرار است آموزش های ۴ وزارت خانه را به مدت ۱۵ سال تحت الشعاع قراردهد از عجایب روزگار ما است.

به هر حال ظرف حدود یکسال از تصویب چارجوب عمل آموزش ۲۰۳۰ در مجمع عمومی یونسکو در پاریس یعنی آبان ۹۴ تا  رونمایی از سند ملی تدوین شده در آذر ۹۵  در تهران ، تعجیل فراوانی را مشاهده می کنیم . در حالی که با گذشت حدود ۴ سال از استقرار مدیران آموزشی دولت تدبیر و امید، این عزم و اراده را درجهت عملیاتی کردن « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» مصوب سال ۱۳۹۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی مشاهده نمی کنیم. بخصوص سند تحول بنیادین،  علاوه بر آنکه مصوب نهاد های رسمی کشور مانند شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد حاصل مطالعات بومی و براساس مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و فلسفه تربیت اسلامی تولید شده است که مطالعات اولیه آن از سال ۱۳۸۳ شروع شده بود. درحالی که برنامه ملی آموزش ۲۰۳۰ که به اشتباه« سند » نامیده می شود نه تنها در ظرف زمانی ۴ ماه یا در حالت خوشبینانه در مدت زمان ۱۲ ماه تدوین شده، بلکه در هیچیک از مراجع رسمی فرهنگی ؛ آموزشی  مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش . پرورش یا مراجع تقنینی کشور مانند مجلس شورای  اسلامی به تصویب نرسید.

آیا برنامه ای که قرار است برنامه های آموزشی کوتاه مدت، بلند مدت، رسمی و غیر رسمی ۴ وزارتخانه کشور را به مدت ۱۵ سال، تحت الشعاع قرار دهد، ایجاب نمی کند که در یکی از مراجع رسمی کشور مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن با رئیس جمهور است یا مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد؟

از سویی، نسبت« برنامه ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران» که براساس خوست یونسکو تدوین شده و  به اشتباه «سند» نامیده می شود، با اسناد بالادستی مانند:« سند چشم انداز۲۰ ساله کشور» ، « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» ، « سند نقشه جامع علمی کشور» ، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و … چگونه است و آیا این برنامه اساسا نسبتی با این اسناد بالا دستی دارد؟ اگر نسبتی با هم دارند، بقول مفاهیم منطق و فلسفه، این نسبت عموم و خصوص مطلق است یا عموم و خصوص من الوجه است؟

 در هر صورت، متاسفانه این تعجیل در تدوین برنامه مذکور، را در تصویب توافق هسته ای موسوم به برجام نیز شاهد بودیم که امروزه خسارات های آن و بد عهدهای سازمان های بین المللی و کشورهای طرف مقابل در اجرای تعهدات خود، یکی پس از دیگری آشکار می شود. علاوه بر این همانند برجام، این برنامه نیز در سکوت محض خبری تدوین شد و قبل از رونمایی پر سروصدای آن در ۲۰ آذرماه ۹۵ هیچگونه اطلاعی از مفاد و محتوای آن منتشر نشد. ظاهرا دولت تدبیر و امید، علاقه فراوانی به انجام توافقات بین المللی بصورت پنهانی و محرمانه و دور از چشم ملت و نخبگان عرصه های مختلف دارد.

د) انتقادها و ابهام های برنامه ۲۰۳۰  

با توجه به تجارب حاصله از برنامه های ظاهرالصلاح مجامع جهانی و نهادهای بین المللی، برای فتح سنگرهای تعلیم و تربیت و اثر گذاری نامحسوس بر فرایند آموزش کشور، لازم است، متولیان نظام آموزشی کشور، بیش از پیش هوشیار بوده و جهت خنثی کردن برنامه‌های دشمن، اقدام لازم به عمل آورند به همین منظور ابهامات و انتقاداتی که بر برنامه آموزش ۲۰۳۰ وجود دارد به شرح زیر می توان مطرح نمود. امیداوریم این ابهامات و انتقادات مورد توجه قرارگیرد.

۱- یونسکو، در راستای اهداف مبتنی بر«جهانی سازی» و « صلح جهانی» از طریق برنامه« آموزش های مشترک عمومی»، می کوشد ارزش‌های لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف بگنجاند تا به واسطه آن از اصطکاک نسل‌های جدید با نظام های استکباری و سرمایه داری، جلوگیری کند.

از جمله می‌توان به برنامه های آن سازمان، برای اصلاح بنیادین مفاهیم آموزشی و تربیتی در جوامع اسلامی مانند فلسطین، اردن، امارات، بحرین، عمان، قطر، لبنان و عربستان به نفع رژیم صهیونیستی و به اصطلاح حل« بحران اعراب و اسرائیل» از مسیر تغییرات فرهنگی و ارزش های ملی در قالب برنامه « صلح جهانی» اشاره کرد.

۲- از موضوعات و تکالیف مهم اجرایی برنامه آموزش۲۰۳۰، که موجب نگرانی می شود، گردآوری اطلاعات و آمار معتبر از کشورها، توسط یونسکو است و تمام کشورها متعهد هستند که با مرکز آمار و اطلاعات یونسکو(Uis) همکاری کنند تا یونسکو و مجامع بین‌المللی به آمار و اطلاعات آموزشی و تربیتی کشور ها به صورت منظم و دوره‌ای دسترسی داشته باشند.

نکته مهمی که در این امر نهفته است این است که ارائه آمار و اطلاعات آموزشی نسل آینده کشور به سازمان های بین‌المللی آنهم مطابق با خواست آنها چه نفعی برای کشور دارد؟ آیا این سازمان ها در جهت اعتلا و رشد و پیشرفت کشور ما کاری کرده اند؟

در قضایا مختلف مانند برجام، دیده ایم که نهادهای بین المللی و کشورهای غربی آمار و اطلاعاتی که از خودمان براساس تعهد داده شده، دریافت می کنند و بایست محرمانه تلقی شود، آنها را منتشر می کنند و مسلماً بر علیه منافع ملی خودمان استفاده می کنند. بنابراین، این ساده اندیشی است که ما به راحتی اطلاعات نسل آینده ساز خود را در اختیار آنها قرار دهیم.

۳- یکی از برنامه های کلیدی یونسکو « بین‌المللی‌سازی آموزش عالی ایران» است تاآنجا که «کمیسون ملی یونسکو» به صورت متمرکز، بین‌المللی‌‌سازی آموزش عالی کشور را در دستور کارخود قرار داده است. دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو هم با اظهار تأسف از عدم ورود دانشگاه‌های ایران به حوزه بین‌الملل، از تأکید ویژه یونسکو بر« جهانی‌شدن آموزش عالی» خبر داد.

این موضوع تا جایی پیش رفت که قائم مقام وزیر علوم در امور بین‌الملل از یونسکو درخواست کرد، برای هماهنگی بیشتر دانشگاه های کشورمان با آن سازمان، زمینه تربیت ایرانیان در یونسکو و سپس بازگشت آنها به کشور را فراهم کند. حسین سالار آملی معتقد است تاکنون مسائل فرهنگی مانعی برای عدم اجرای برنامه‌های بین‌المللی‌سازی آموزش عالی بوده است و باید در رفع آن کوشید.

۴- باوجود اسناد بالادستی متعدد مانند:« سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، « سند نقشه جامع علمی کشور»، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و … ، چرا مسئولان مربوط، به جدیت برنامه۲۰۳۰ یونسکو پیگیر اجرای آنها نمی باشند ؟ پذیرش و اجرای برنامه‌های سازمان های بین‌المللی نظیر برنامه آموزش ۲۰۳۰ و درگیر شدن ۴ وزارتخانه دولت تدبیر و امید با آن، در سکوت رسانه‌ای و بدون شرح جزییات و منافعی که از اجرای آن نصیب سیستم آموزشی کشور می شود، چه توجیهی دارد؟

۵- «جهانی‌شدن» یکی از مفاهیمی است که مرزهای جغرافیایی کشورها و هنجارهای فرهنگی آموزشی را تحت تأثیر قرار داده است و سازمان های بین‌المللی مانند یونسکو، این مفهوم را درحوزه تعلیم و تربیت پیگیری می‌کنند.  به همین جهت شرکت‌های چندملیتی برای تصاحب مدارس درکشورهای جهان سوم و خاورمیانه، به بالاترین نهادهای دولتی« نفوذ» کرده و اجرای برنامه آموزش همگانی یونسکو را از ملزومات پیوستن به « سازمان تجارت جهانی» و بهره‌مندی از فاکتورهای اقتصادی و سیاسی کشورهای توسعه یافته برمی‌شمارند.

۶- دراسفند۹۴ «کنفرانس بازاندیشی و آینده نگری در نظام آموزش و یادگیری ایران با توجه به تغییرات پرشتاب جهان معاصر»، در تهران برگزار شد. اما منظور از جملاتی نظیر« بازنگری در نظام آموزشی» چیست!؟و طرح این نوع مفاهیم به چه نیتی است؟

۷- هدف شماره۴ توسعه پایدار یعنی” تضمین آموزش باکیفیت، فراگیر و برابر و ارتقای فرصت‌های یادگیری مادام‌العمر برای همه “، می باشد، در حالی که تعابیر و برداشت هایی از آموزش باکیفیت وجود دارد که با مبانی آموزش در مدارس و دانشگاههای جمهوری اسلامی مغایر است.

۸- برنامه جامع آموزش۲۰۳۰، توصیه‌های جدی و مؤکد درخصوص ورود بعضی مفاهیم و مطالب به کتاب های درسی به کشور های عضو دارد، که قطعا با فرهنگ اسلامی ما سازگار نیست. این موضوع از اقرارهای صریح برخی مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش است.

۹- در برنامه۲۰۳۰، ارتباطات و برنامه های بین المللی شبکه مدارس مرتبط با یونسکو در کشورها از جمله ایران که قبلا راه اندازی شدند، مورد توجه جدی قرار می گیرد که ابهامات فعالیت در مدرسه داری توسط این نهاد را با شک و تردید مواجه می کند

۱۰- در برنامه‌های توسعه پایدار پس از ۲۰۱۵، از ارزش‌ها و اصول جهان شمول از قبیل همبستگی جهانی، صلح جهانی، احساس همدردی  با انسانها و مفاهیمی که ضدیت با رژیم غاصب صهیونیستی را از اذهان محو کند آموزش داده می شود.

۱۱- این برنامه، چه ارتباط و نسبتی با اسناد بالادستی مانند: « سند چشم انداز۲۰ ساله کشور» ، « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» ، « سند نقشه جامع علمی کشور» ، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و … سایر اسناد بالادستی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی دارد؟ اگر نسبتی دارد، کدامیک مرجع است ؟

باتوجه به تفکر حاکم بر یونسکو که تفکری لیبرالیستی و سکولاریستی است و قطعا با تفکر دینی در تقابل یا حداقل غیر همسو است، اجرای این برنامه، چگونه نیازها و شرایط تعلیم و تربیت اسلامی را محقق می کند؟ و آیا این برنامه با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی که در اسناد بالادستی تصریح شده است هماهنگ می باشد؟

۱۲- اگرچه اهداف کلان ۱۷ گانه برنامه توسعه پایدار ۲۰۳۰ که هدف شماره ۴ آن بصورت مشخص به آموزش مربوط  می شود،  با واژه های زیبا که برخی از آنها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نیز آمده است، اما شاخص ها و مفاهیم مدنظر در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در تراز تربیت اسلامی است که  با برنامه آموزش ۲۰۳۰ بلکه مغایر است. مانند تاکید بر تعلیم و تربیت اسلامی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش  با تاکید بر آموزش غیرایدئولوژیک در برنامه ۲۰۳۰ یا مثلا تربیت انسان خلیفه الله در اسناد بالادستی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی با تربیت انسان براساس مکتب اومانیسم در برنامه ۲۰۳۰ که متاسفانه تاکنون این تضادها توسط متولیان امور توضیح داده نشد.

۱۳- در برنامه ۲۰۳۰ تاکید فقط بر آموزش است در حالی که آموزش، شرط لازم برای تغییر و بهبود زندگی است ولی شرط کافی نیست. انسان امروز بیش از گذشته در کنار آموزش، نیازمند معنویات، اخلاق و ارزش‌ها و بطورکلی «تربیت» است، که این موضوع عنصر گمشده در برنامه آموزش ۲۰۳۰ می باشد.

۱۴- باتوجه به مطالب پیش گفته، چگونه امکان دارد« سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»  با « برنامه آموزش۲۰۳۰ » تطابق داشته باشد؟ از همین رو،  مهم جلوه دادن این برنامه یا تفاهم نامه، که به اشتباه به آن« سند» می گویند، برای تحت الشعاع قرار دادن « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» است.

۱۵- باتوجه به بندهای ۲ و ۵ از ماده ۲  اساسنامه کمیسیون ملی یونسکو، مصوب هیأت وزیران دولت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۶، چرا کمیسیون ملی یونسکو در  راستای این دو بند از شرح وظایف، اقداماتی را انجام نمی دهد و بصورت منفعل مجری برنامه های یونسکو است؟

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.