تاریخ : چهارشنبه, ۱۷ بهمن , ۱۴۰۳ Wednesday, 5 February , 2025

شهید «سیف‌الله جابری»

  • کد خبر : 329786
  • 23 دی 1403 - 0:10
شهید «سیف‌الله جابری»
می‌گفت هدف ما والاتر از آن است که چیزی مانعمان شود، یا بعضی اوقات چند شب و روز نمی‌خوابیم که باز هم سخت نیست چرا که فکر پیروزی ما را سر زنده و سرحال نگه می‌دارد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «زرین خبر»، سیف‌الله جابری از همان کودکی بسیار مؤدب بود و با همه با احترام برخورد می‌نمود و مطیع والدین بود. شهید تا پنجم ابتدایی درس خوانده بود که با شروع جنگ تحمیلی به همراه برادرانش به جبهه رفت. با پدر و مادرش بسیار صمیمی بود، هرگز نشد روی حرف آنها حرف بزند، خیلی به آنها رسیدگی می‌کرد، تا جایی که مدت‌ها پدرش بیمار بود و شهید از او مراقبت می‌نمود. وقتی جنگ آغاز شد، همه چیز را رها کرده و به منطقه رفت.
توصیه می‌کرد از فرمایشات امام خمینی می‌گفت و دستورات ایشان، اینکه نباید پشت ایشان را خالی بگذاریم. همه در هر وضعیتی باید به جبهه کمک برسانیم. تا حدی روی این مطلب تأکید می‌کرد که همه را در گام گذاشتن در این راه ترغیب می‌نمود.
ایمان و اراده قوی ایشان زبانزد خاص و عام بود، همین مسئله باعث شده بود اطرافیان دلتنگی خاصی نسبت به او پیدا کنند، وقتی خبر شهادتش رسید همه غمگین بودند.
پس از حضور در جبهه کاملاً تغییر تحولش مشهود بود.
سنش در اولین اعزام کم بود. اما پدرش که فردی متدین و بسیار انقلابی بود، خودش تشویق کرد، و اسمش را در مسجد برای اعزام به جبهه ثبت‌نام کرد.
همیشه از والدینش می‌خواست که دعا کنند برای شهادتش، می‌گفت شهادت نصیب هرکس نمی‌شود آنها که در راه خدا به شهادت می‌رسند سعادتمند هستند.
خواب خود شهید:
خوابش خیلی تکان دهنده بود، در خواب تاریخ دفن دقیق شهادتش را دیده بود، برای برادرش تعریف کرده و گفته بود که نگذارید پدر غصه بخورد و برای من ناراحت شود. شهادتش درست درهمان تاریخی که گفته بود اتفاق افتاد.
مورد جنگ و جبهه می‌گفت باید همه در این راه هر چه در توان داریم به کار گیریم، هراس آن دارم که ما اینجا بنشینیم و دشمن بیاید وارد حریمان بشود، حتی دوستانش را تشویق می‌کرد که به آنها بپیوندند و نگذارند وجبی از خاک کشور به دست بیگانه بیفتد.
خاطره شهید از جبهه:
می‌گفت هرازگاهی غذا کم است، ولی در آنجا بدون غذا ماندن سخت نیست، چون هدف ما والاتر از آن است که چیزی مانعمان شود، یا بعضی اوقات چند شب و روز نمی‌خوابیم که باز هم سخت نیست چرا که فکر پیروزی ما را سر زنده و سرحال نگه می‌دارد.

نحوه شهادت:
شهید با چند تن مواد غذایی به منطقه حمل می‌کردند که در راه در کمین حزب افتاده و به شهادت رسیده بودند. زمستان بود و برف سنگینی باریده بود، یک شب جنازه‌شان زیر برف مانده بود که صبح فردا از زیر برف بیرون آورده می‌شوند.
انتهای خبر/

لینک کوتاه : https://zarinkhabar.ir/?p=329786

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.