به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «زرین خبر»، شهید «باباعلی نصیری» هفتم اسفند ۱۳۳۴، در روستای تازه کند للکلو از توابع شهرستان میاندوآب چشم به جهان گشود. سال ۱۳۵۲ ازدواج کرد که ثمره آن به سه پسر و یک دختر بود. بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم آبان ۱۳۶۱، در سومار توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکر او مدتها در منطقه بر جا ماند و بیست و فروردین ۱۳۷۴، پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.
«بسیجی شهید باباعلی نصیری» به نماز و قرآن علاقهٔ خاصی داشت و هر وقت از خانه بیرون میرفت، ذکر میگفت و جان و دلش را با کلمات نورانی حق به آرامش میرساند. شهید بزرگوار به روزی حلال بسیار بها میداد و آن را سرچشمه فیوضات الهی میدانست. همین اخلاق و رفتارش، لبخند پدرانه بر لب پدر بزرگوارشان میآورد و شوق افتخار در نمای چشمانش دیده میشد.
شهید نصیری، عاشق امام حسین و حضرت عباس (ع) بود. از فاجعه کربلا و بیوفایی مردم کوفه، اشکها میریخت. محرم را سیاه میپوشید و در برپایی مراسم عزاداری آن سالار، از جانودل تلاش میکرد. دست نوازش بر سر کودکان یتیم هم از ویژگیهای برجستهٔ شهید بود که روزبهروز او را به عالم ملکوت نزدیک میکرد.
شهید نصیری فردی جسور و شجاع هم بود. از ظلم و ستم نفرت داشت. در زمان اعزام به خدمت و همچنین چند ماه پس از سربازی در پاسگاه، شروع به نافرمانی و مبارزه با مأمورین و دستنشاندههای پهلوی کرد تا از خدمت سربازی فرار و در رودهن پناه گیرد. شهید مدتها در آنجا، سرش را با کارکردن و تشویق مردم از اوضاع نابسامان آن زمان، مشغول کند.
شهید از همان ابتدا، چشمانتظار امام خمینی (ره) بود و آرزو داشت که سرباز و خدمتگزار آن سیّد بزرگوار باشد. با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عاشقانه وارد بسیج شد و میگفت: «من خدمت برای این سید والامقام (حضرت امام خمینی (ره)) را از جانودل پذیرفته و جان را در راهش فدا میکنم.»
نقل است طبق آخرین نامهای که شهید از منطقه اسلامآباد فرستاده، درج شده است که: «آماده دریافت اسلحه هستیم و در روزهای آتی آماده عملیات سختی علیه عراقیها هستیم. خدا را شکر میکنم، این فرصت پیش آمد که بتوانم انزجار و نفرت خود را نسبت به ظلم و ستم نشان دهم. امروز نهتنها من، وارد پیکار شدهام، بلکه تمام مردم چه در جنگ و چه در پشت سنگرهای مردمی، با جانودل دارند تلاش میکنند. امیدوارم که شرمندهٔ مردم و خدا نباشم.»
شهید عالیقدر شور و عشق شهادت را در سرش پرورانید و به همین جهت از طریق سپاه دماوند به سومار اعزام و پس از جانفشانهای فراوان در بیست و چهارم آبان ۱۳۶۱، در سومار توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکر او مدتها در منطقه بر جا ماند و بیست و فروردین ۱۳۷۴، پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
منبع: اسناد فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی
انتهای خبر/