به گزارش زرین خبر به نقل از آناج، از اسمش پیداست و کودکان کار گویای همهچیز است، هرچقدر هم این واژه شایع و شوم باشد باز هم نمیتوان به سادگی و با بیتفاوتی از کنارش رد شد. کودکی که باید در محیطی سالم و در سایهی پرمهر پدر و مادر بزرگ شود و تنها فکر و دغدغهاش بازی با اسباب بازیهایش باشد به فکر کار و درآوردن روزی است آن هم از نوع تحقیرآمیزش!
صورت پاک و بیگناهش حکایت از چهره کودکی دارد که گرمای آفتاب و سختی کار او را به درد آورده، دستانی که باید در دست مادر آرام گیرد حال جعبههای آدامس و دستمالهایی که غبار از شیشه ماشینها پاک میکند را تاب میآورد. منطقه بازار و شلوغی را برای کاسبی انتخاب کرده چون شلوغی و ترافیک خیابانها چشم انتظار اوست تا چرخ زندگیاش را بچرخاند.
کار خوب است ولی نه به هر قیمتی و نه برای کودکان خردسال که هنوز چیزی از این دنیای پر پیچ و خم تجربه نکردهاند تا در کف خیابانها و در زیر آفتاب سوزان به دنبال پاک کردن شیشه ماشینها، فروش آدامس، جوراب، خودکار وکارهای دیگر که مناسبشان و منزلت کودک نیست باشند. بعضیها میخرند و برخیها با گفتن سخنانی زیر لب با بیتفاوتی از کنارشان رد میشوند.
پدیده کودکان کار یکی از معضلات گریبان گیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر میباشد. گسترش این پدیده به حدی است که جوامع توسعه یافته و در حال توسعه را نیز به یک اندازه به خود مشغول ساخته است.
عواملی چون نارساییهای نهاده های اجتماعی کنندهای چون خانواده، مدرسه، فقر اقتصادی خانوادههای کودکان کار و ناتوانی آنها در انطباق با شیوههای زندگی در شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محل زندگی آنها به ویژه محلات حاشیه نشین، فقدان و کوتاهی از سوی سازمانهای مسئول و الگوهای نادرست متقابل بین شهروندان و کودکان کار همه دست به دست هم دادهاند تا پدیده کودکان کار همچنان به عنوان یک مشکل حاد در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور خودنمایی کند.
متاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز میمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
فردی که از کودکی به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین اقتصادی و معیشتی خود و خانوادهاش است، کودکی خود را تباه شده میبیند و هیچگاه فرصتی برای مهارت آموزی که بتواند تامین کننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
بر اساس آمار جهانی کار هم اکنون 168 میلیون کودک کار در دنیا وجود دارد که 85 میلیون نفر از آنها در شرایط خطرناکی زندگی میکنند و بیشترین سهم از کودکان کار را آسیا و اقیانوسیه دارند اماهنوز به دلایل مختلف کودکان کار در کشورهای مختلف از جمله کشور ایران زندگی میکنند. بر اساس اطلاعات سازمان ملل، اصلیترین دلیل کار کردن کودکان، فقر است اما دلایل دیگری هم میتواند از عوامل کارکردن کودکان باشد.
در عین حال استان آذربایجانشرقی در مقابل استانهایی مانند تهران، خراسان رضوی و اصفهان که بیش از 2 هزار کودک کار و خیابانی دارند در وضعیت مطلوبی به سر میبرد.
با توجه به آمارها و گزارشهای موجود، حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است هر چند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در کشور صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پی ریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهره مندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا که کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه جانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGOها برای حمایت و پوشش باشد.
ثبت دیدگاه