به گزارش زرین خبر به نقل از آناج،
خداوند در قرآن کریم اجازه سکوت در مقابل ظلم را به مظلومین نداده و ستم دیدگان را مکلف به مقابله با ظالمین نموده است و برای کسانی که در مقابل ظلم سکوت مینمایند عذاب سختی را وعده داده است. اراده ازلی پروردگار متعال حاکمیت حق و حقیقت و خوار و ذلیل نمودن باطل و اهل آن میباشد و چنان که در سوره قصص/۵ میفرماید: اراداه کردیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم اما شرط تحقق این وعده الهی مجاهدت و تلاش و یاری حکم خداوند متعال میباشد که اگر خدا را یاری کنیم خداوند ما را یاری میکند و ما را ثابت قدم مینماید و در جایی دیگر میفرماید: و خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه ابتدا خودشان دست به کار تغییر شوند.
انتخابات بهطور عام و مخصوصا انتخابات ریاست جمهوری مصداق بارز حاکمیت آراء و اندیشهها و خواستههای مردم یک جامعه میباشد و مردم با ریختن رأی خود در داخل صندوقها برای چهار سال حاکمیت بخش عمده کشور را در امور اجرایی به دست افراد و جریانهایی خاص میسپارند.
مسلمانان در طول تاریخ با سکوت و یا عقب نشینی خود متحمل خسارات زیاد مادی و معنوی گشتهاند که پشیمانی بعد از آن سودی نداشته است، اگر چه عدهای از کوفیانی که در امدادرسانی به امام حسین علیه السلام سستی و کاهلی کرده بودند بعدها جان خود را در مسیر دادخواهی از ظالمین دادند اما دیگر خون ریخته عزیزان فاطمه زهرا (س) جبران شدنی نبود.
دین ستیزان امروز نه مثل یزید جام شراب در دست میگیرند و نه مثل ابن ملج مرادی شمشیر زهرآلود فرود میآورند اما مثل عمر و عاص بیآبرویی به راه میاندازند و مثل معاویه جانماز آب میکشند و اگر پایش بیفتد نماز جمعه را در چهارشنبه میخوانند!
حزب اشرافیت طلبان با علمهای تخریب سیاه نمایی محض دورههای قبلی ریاست جمهوری و کاندیداهای رقیب فعلی و سراب وعدههای آزادی و نشاط اجتماعی، فضایی را ایجاد میکنند که دست و دل دلسوزان انقلاب و انسانهای متعهد به آرمانهای الهی این ملت به صندوق انتخابات نرود و کاندیداهای طرف مقابل را یک مشت آدم قاتل و آدمکش معرفی مینمایند و از این مسیر برای انزوا و خانه نشینی سیاسی انقلابیون تلاش میکنند.
اما کسانی که به وعدههای الهی ایمان دارند و نمونههای عینی امدادهای الهی را به چشم دیدهاند تحت هیچ شرایطی نه تنها خودشان دلسرد نمیشوند بلکه موتور محرکهای میشوند برای کسانی که انگیزه کافی برای انتخاب صحیح را ندارند، مگر نه اینست که ما برای کرده هایمان و نکرده هایمان بایستی در مقابل خداوند و در مقابل آینده گان خود جوابگو باشیم؟ پس به هوش باشیم شاید نسل آینده مان بپرسد چرا رای ندادید و چرا انتخابتان درست نبود که من بعد از سالها هم دینم به تاراج رفته و هم سرمایههای اقتصادی و اجتماعیام در میان شعارهای دروغین رنگینی مثل آزادی گم شد.