پاسدار شهید عوض اسماعیل‌زاده
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰:۱۰
شناسه : 319542
6
پاسدار شهید عوض اسماعیل‌زاده، سال ۱۳۲۹ در روستای باش آچخ متولد شد.
پ
پ

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «زرین خبر»، پاسدار شهید عوض اسماعیل‌زاده، سال ۱۳۲۹ در روستای باش آچخ متولد و در اوج نوجوانی‌اش، در ۱۳ سالگی پدرش را از دست داد. برای تأمین مخارج مادر و برادرش در تبریز به کار معماری روی آورد. قبل از انقلاب در تبریز مخفیانه نوار و اعلامیه امام را بین دوستان پخش می‌کرد و در طول جنگ تحمیلی همیشه در جبهه‌های کردستان و اهواز و پیرانشهر اشنویه دیواندره به‌عنوان مسئول تدارکات سرگرم خدمت به اسلام بود و تا آخرین لحظه‌های حیات خویش با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری می‌کرد تا اینکه چهاردهم شهریور سال ۱۳۶۷ بر اثر سانحه رانندگی در اشنویه به شهادت رسید.

سال ۱۳۲۹ در روستای باش آچخ از توابع شهرستان میاندوآب کودکی متولد می‌شود که نامش را عوض می‌گذارند.

شهید عوض اسماعیل‌زاده، در آغوش پر مهر و محبت مادر کم‌کم بزرگ شد و قدم به اجتماع نسبتاً کوچک روستائی گذاشت که در همان مواقع در اثر تربیت خانوادگی علاقه زیادی به عبادت و اطاعت خدا داشت.

از سنین کودکی عاشق اسلام و قرآن شده بود و در جلسات مذهبی شرکت فعال داشت و هیچ‌وقت نماز و روزه‌اش را ترک نمی‌کرد. قرآن را هم در مدت کمی یاد گرفت.

دوران نوجوانی را هم در روستا و هم در شهرستان‌ها سپری کرد و چون در ۱۳ سالگی پدرش را از دست داد، با سن کمی که داشت، مخارج مادر و برادرش را از راه بنایی و معماری در تبریز تأمین می‌کرد و همیشه برای امرارمعاش خانواده کار می‌کرد و جهت وسعت در زندگی خانواده خودش تلاش فراوان می‌کرد

سال ۵۱ در تبریز ازدواج می‌کند که ماحصل آن هم دو پسر و دو دختر شد. بعد از ازدواج هم همان جا به کار معماری‌اش ادامه داد.

دوران جوانی‌اش مصادف شد با بهبوبه انقلاب پر شکوه ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرد. شب و روز نداشت و وقت‌وبی‌وقت را نمی‌شناخت در شکل‌گرفتن تظاهرات و راهپیمایی‌ها و اجتماعات نقش فراوانی داشت. در تبریز مخفیانه نوار و اعلامیه امام را بین دوستانش ردوبدل می‌کرد و در تظاهرات مردمی شرکت داشت تا اینکه انقلاب پر خون اسلامی ایران در بیست و دوم بهمن‌ماه ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.

در اوایل انقلاب در جبهه‌های کردستان مشغول خدمت شد و مدتی هم از محافظین امام‌جمعه میاندوآب بود و بعد هم مسئولیت تدارکات تیپ شهدای مکه را بر عهده گرفت. او از عاشقان امام امت بود و سرانجام هم در جبهه اشنویه بر اثر تصادف به فیض شهادت نائل آمد.

بعد از انقلاب از طرف امام، تشکیل یک نیروی مسلّح به‌عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اعلان شد و شهید اسماعیل‌زاده از کسانی بود که قدم به سپاه گذاشته و در سپاه میاندوآب ثبت‌نام کرده و به‌عنوان یک پاسدار اسلام و قرآن مشغول فعالیت گردید.

چون جنایات گرهک‌های خائن و وابسته به استکبار جهانی در سطح منطقه کردستان مشاهده می‌کرد، لذا همیشه با دیگر برادران پاسدار، برای سرکوبی آنها، جان‌برکف پیش می‌رفت و همیشه می‌گفت جان ما در مقابل اسلام هیچ ارزشی ندارد، ما باید مجاهدت کنیم و هر چه از طرف خدا مقدر شود، بهترین تقدیر است و همیشه به رضایت خدا، راضی و خشنود بود.

شهید اسماعیل‌زاده، علاوه بر اینکه یک نیروی رزمی و نظامی بودند، یک فرد معتقد و سیاسی هم بود. در جلو کج‌روی‌های منحرفین می‌ایستاد و از تملق خوشش نمی‌آمد و در مقابل متملقین قد علم می‌کرد و سعی می‌کرد تا آنها را از صحنه خارج کند.

زمانی که شهید مظلوم دکتر بهشتی را بمباران تبلیغاتی می‌کردند، ایشان سرسخت طرف‌دار شهید مظلوم بود و در این راه خیلی مصیبت‌ها کشید و تهمت‌ها شنید و به سختی‌ها تن داد و گاه‌گاهی با تبسمی که به لب داشت، می‌گفت: اینها که در مقابل دکتر بهشتی‌ها ایستاده‌اند، نابود خواهند شد و ما پیروزیم، چون مقلد حضرت امام هستیم.

در طول جنگ تحمیلی همیشه در جبهه‌های کردستان و اهواز و پیرانشهر اشنویه دیواندره به‌عنوان مسئول تدارکات سرگرم خدمت به اسلام بود و تا آخرین لحظه‌های حیات خویش با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری می‌کرد تا اینکه چهاردهم شهریور سال ۱۳۶۷ بر اثر سانحه رانندگی در اشنویه به شهادت رسید.

فرازی از وصیت شهید:

شهید اسماعیل‌زاده همیشه می‌گفت: «پیروزی در جنگ از آن ماست.» همیشه گوش‌به‌فرمان امام بود و به فرزندان و خانواده خود همیشه توصیه می‌کرد به یاد خدا باشید و هر کاری را به‌خاطر خدا انجام دهید و دست از احکام خدا برندارید و امام را تنها نگذارید. شهید همیشه شهادت را در راه خدا بهترین فیض الهی می‌دانست.

صفات شهید:

عدالت و امانت‌داری در وجود او نهفته بود و به انجام فرایض دینی مقید بود و می‌گفت: همیشه در نمازجمعه شرکت کنید تا پشت دشمنان بشکند و پیرو حزب‌الله و روح‌الله باشد. هنگامی که قرآن می‌خواند عطر کلامش به افسرده‌دلان حیات می‌داد و صبر و بر صبوران درس پایداری می‌داد. دریای محبت بود و علاقه زیادی به امام داشت و سفارش می‌کرد که همواره سخنان امام را که نشاط گرفته از قرآن و انبیای است آویزه گوش و فرا راه زندگی خود قرار دهید. همیشه تأکید داشتند که باید اسلام را به جهان ابلاغ کنیم.

مزارشریف این شهید در گلستان زهرای میاندوآب محل زیارت عاشقان است.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

انتهای خبر/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.