شهدای مفقودالاثر ۹۰ ساله
۰۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۳
شناسه : 298449
10
انتشار مطالبی در دو روز گذشته در فضای مجازی مبنی بر کشف اجساد در محله خشتمال‌ها و باغ خونی مشهد، باعث مرور دوباره پرونده قیام تاریخی مسجد گوهرشاد و به رگبار بستن مردم به وسیله عمال و مأموران رضا شاه پهلوی شده است
پ
پ

به گزارش زرین خبر، انتشار مطالبی در دو روز گذشته در فضای مجازی مبنی بر کشف اجساد در محله خشتمال‌ها و باغ خونی مشهد، باعث مرور دوباره پرونده قیام تاریخی مسجد گوهرشاد و به رگبار بستن مردم به وسیله عمال و مأموران رضا شاه پهلوی شده است. برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی در مشهد شنیده‌هایی درباره کشف و دیده‌شدن بقایایی از گور‌های دسته‌جمعی شهدای واقعه گوهرشاد مطرح کرده‌اند؛ ظاهراً این گور جدید در گودال محله خشتمال‌های مشهد کشف‌ شده است؛ البته اینکه پیکر‌ها مربوط به جنایت گوهرشاد باشد هنوز تأیید نشده است. همچنین گفته شده که محل اصلی دفن شهدای فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، باغ خونی است.
افراد بسیاری از آن سال روایت می‌کردند که پس از کشتار مردم در مسجد گوهرشاد مأموران رضاخان پیکر‌های شهدا و حتی زخمی‌ها را با کامیون به چند نقطه در مشهد از جمله باغ خونی و محله خشتمال‌ها منتقل و بدون انجام غسل و کفن به‌صورت جمعی دفن کردند؛ تخمین‌ها در این زمینه تا ۴ هزار شهید هم برآورد شده است. مسئول دفتر ثبت اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی در مصاحبه‌ای با روزنامه ایران گفت: کشف گور دسته جمعی در مشهد هیچ سندیت قانونی ندارد. محمود طغرایی افزود: تاکنون هیچ سند قانونی و متقنی در رابطه با کشف گور دسته جمعی مربوط به واقعه گوهرشاد در مشهد به‌دست نیاوردیم. وی گفت: هر کسی در این باره سند و مدرک معتبری ارائه کند، مرکز پژوهش‌های میراث فرهنگی خراسان رضوی آمادگی دارد این اسناد را مورد بررسی قرار دهد.طغرایی تصریح کرد: از این حادثه ۹۰ سال گذشته ولی تاکنون پژوهشی درباره وجود گور دسته جمعی در این منطقه انجام نشده، همچنین  استخوانی هم که ثابت کند مربوط به قربانیان این حادثه بوده پیدا نشده است.
پژوهش علمی درباره واقعه گوهرشاد مغفول مانده است
ابوالفضل شرفی، پژوهشگر واقعه گوهرشاد در مصاحبه با صبح توس؛ با اشاره به این واقعه تاریخی اظهار کرد: طبق تحقیق‌هایی که صورت گرفته یکی از شهدای قیام گوهرشاد جلوی درب ورودی پارک کودک(سه‌راه کاشانی) تدفین شده و آنجا یادمان دارد؛ از تعداد شهدای این واقعه نیز آمارهای متفاوتی وجود دارد.

وی تصریح کرد: یکسری از شهدا را به منطقه گودال خشتمال‌ها منتقل کردند و این منطقه از سایر منطقه‌ها مستندتر است؛ یکسری از شهدا را هم به باغ خونی بردند و برخی دیگر نیز در بیمارستانی به‌نام بیمارستان امریکایی‌ها منتقل شدند که بعداً معلوم نیست کجا دفن شدند؛ احتمالاً این بیمارستان حوالی بیمارستان امام رضا(ع) فعلی است.

این پژوهشگر واقعه گوهرشاد بیان کرد: افرادی را که در روز واقعه به این بیمارستان منتقل کردند به‌شدت زخمی بودند و احتمالاً نسبت به دفن آنها چون وضعیت وخیمی داشتند، اقدام شده و مشخص نیست کجا دفن شدند.

شرفی عنوان کرد: اسامی ۲۲ تا ۲۳ نفر از شهدا در سندی به‌عنوان دفتر مردگان گلشور ثبت و منتشر نیز شده است.

وی ادامه داد: طبق گفته‎‌های صاحبان خاطره و بزرگان شهر بیشتر شهدا در گودال خشتمال‌ها و باغ خونی دفن شده‌اند. شرفی ادامه داد: آن موقع چون خفقان شدیدی وجود داشته، عملاً هیچ روایت درستی از واقعه وجود ندارد؛ عده‌ای که شاهد واقعه بودند، کشته شدند و برخی نیز به شنیده‌ها اکتفا کردند و تحقیق در این رابطه منجر به مرگ می‌شد؛ حتی خانواده‌های شهدا نیز حق گریه کردن نداشتند.شرفی تصریح کرد: عده‌ای هم در خاطرات اشاره داشتند که در منطقه الندشت نیز شهدا را دفن کردند؛ در مصاحبه‌ای که خود آقای وحید جلیلی با آیت‌الله خزعلی دارند، اشاره می‌کنند که شهدا را در باغ خونی دفن کردند.

وی اضافه کرد: در کتاب قیام گوهرشاد آقای سینا واحد نیز از کسانی که در واقعه بودند یا ارتباط مستقیم با واقعه داشتند، گفتند که شهدا را به باغ خونی برای دفن منتقل کردند.

این پژوهشگر واقعه گوهرشاد بیان کرد: بعد از انقلاب اسلامی  از آنجا که ثبت خاطره‌های شفاهی انقلاب اسلامی و بعد دفاع مقدس مهم بود و اولویت داشت از این‌ جهت واقعه گوهرشاد در این میان مغفول ماند.

نام باغ خونی ارتباطی با فاجعه مسجد گوهرشاد ندارد

سیدمهدی سیدی فرخد – نویسنده و خراسان‌شناس – نیز در گفت‌و‌گو با «ایران» با بیان اینکه باغ خونی یکی از موضوعات پژوهشی بسیار جالب در مشهد مقدس است، می‌گوید: «آنچه که درباره باغ خونی روایت می‌شود به هیچ وجه سندیت ندارد. در واقع در فرهنگ لغات زمان پهلوی «خون» با «خین» و «خانی» هم ریشه و به معنای چشمه می‌باشد. منظور از چشمه مکانی است که از زمین آب می‌جوشد و از آنجا که در بدن نیز «خون» می‌جوشد، «خین» و «خانی» را به «خون» تشبیه کرده‌اند. اگر در فرهنگ لغات قبل از اسلام تاکنون دقت کرده باشید، مردمان ماسوله به چشمه‌هایشان «خانی» می‌گویند و در گویش کردها نیز «گانی» به کار می‌رود. این در حالی است که در جنوب خراسان روستایی وجود دارد که به‌دلیل داشتن چشمه در آن نامش را «خانیک» گذاشته‌اند اما در گویش مردم واژه «خونیک» را برای آن به کار می‌برند. بنابراین از آنجایی‌ که تنها چشمه جاری در مشهد مقدس در حوالی رودخانه کشف رود جاری بوده و بعدها نیز تبدیل به باغ شد، آن را باغ خونی نام نهادند.»

به گفته این خراسان شناس، تا ۲۰ سال پیش مردم بر اساس شنیده‌های خود روایاتی از این باغ بیان می‌کردند که به هیچ وجه سندیتی نداشت و آن را به خون ربط داده و می‌گفتند چون این باغ در اختیار روس‌ها بود و از آنجا حرم مطهر به توپ بسته شد، باغ خونی نام دارد. اما واقعیت این است که واقعه توپ بستن حرم مطهر توسط روس‌ها فروردین ۱۳۳۱ (هجری قمری) رخ داده است. همچنین معتبرترین سند در خصوص این باغ خاطرات کلنل مگ گریگور افسر ارتش انگلیس است و این که مأموریت یافته بود تا برای دولت انگلیس اطلاعات کسب کند و برای این کار نیز از محله‌های مشهد کروکی کشیده و نقشه نیز چاپ کرده است. وی در شرح سفری به ایالت خراسان درسال ۱۲۹۲(هجری قمری) می‌نویسد«در باغی در جنوب مشهد اقامت داشتم. نام باغ برایم قدری نفرت‌انگیز بود، اما باغ خونی زیبا بود. زیباتر از هر باغ دیگری در مشهد.»

براساس همین اسناد، نام‌گذاری این باغ تنها و تنها به چشمه داخل باغ برمی‌گردد و ارتباطی با واقعه به‌توپ‌بستن حرم مطهر ندارد. در واقع جریان به‌ توپ‌ بستن حرم توسط نیروهای روسی چهل سال بعد از حضور مک گریگور در مشهد رخ داده است. البته ناگفته نماند روس‌ها از نقاط مختلفی که در مشهد مستقر بودند حرم مطهر را به توپ بستند و شاید چند تا از توپ‌‌ها را هم از باغ خونی شلیک کرده باشند».

سیدمهدی سیدی در ادامه با بیان اینکه در مسجد گوهرشاد دو واقعه تاریخی و بسیار مهم صورت گرفته که عموم مردم آنها را با همدیگر اشتباه می‌گیرند، می‌گوید: «نخستین واقعه مربوط به سال ۱۳۳۱ (هجری قمری) است که توسط روس‌ها به توپ بسته شد و هم اکنون آثار اصابت گلوله روی گنبد طلا مشهود است. این حادثه در دوران استبداد صغیر و بعد از به توپ بسته شدن مجلس ملی و زد و خورد میان موافقان و مخالفان مشروطه رخ داد.

اما واقعه بعدی که آن هم در مسجد گوهرشاد رخ داد در سال ۱۳۱۳ (شمسی) بود که به واقعه بهلول نیزمعروف است. این واقعه در جریان اعتراض به بر سر نهادن کلاه شاپو یا همان کلاه تمام دوره دار بود که به دستور رضا شاه همه مردان باید بر سر می‌گذاشتند. در این جریان عده‌ای از مردم با در دست داشتن بیل و چوب و کلنگ به‌مدت ۳ روز از ۱۹ تا ۲۱ تیر ۱۳۱۳ (شمسی) در مسجد گوهرشاد بست نشستند و حجت‌الاسلام محمد تقی بهلول نیز با سخنرانی‌هایش مردم را بیشتر علیه حکومت و بر سر نگذاشتن کلاه شاپو تشویق می‌کرد که سرانجام با دستور حکومت ایرج مطبوعی فرمانده لشکر مشهد دستور داد که سربازان وارد صحن حرم مطهر شده و مردم را متفرق کنند. اما به‌دلیل مقاومت مردم سربازان آنها را به رگبار بستند.

*ایران

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.