به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «زرین خبر»، بسیجی شهید «بهلول پترو»، سال ۱۳۳۸ در روستای «کربلا رضاخان» میاندوآب متولد شد. تا سوم متوسطه رشته اقتصاد تحصیل کرد و سپس جهت امرارمعاش خانواده به کارگری مشغول شد. دوران انقلاب همگام و همراه با مردم خردمند، در تظاهرات و در جلسات شرکت میکرد تا نسبت به اهداف امام و انقلاب بیشتر آگاه شود. شیفته راه مقدس امام بود و با آغاز جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران؛ و فرمان امام مبنی بر شرکت در جبههها، عاشقانه و با رضایت خود و بهعنوان بسیجی در این راه قدم برداشت. دلاورانه جنگید و حماسهها آفرید تا اینکه ششم بهمن ۶۱، در روستای «کربلا رضاخان» میاندوآب توسط ضد انقلابیون ملحد بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
هشتم بهمن سال ۱۳۳۸ در روستای «کربلا رضاخان» از توابع شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی و بیبضاعت کودکی چشم به جهان گشود که او را بهلول نامیدند.
هنوز یک سال از تولدش نگذشته بود که از مهر پدری محروم شد و در دامن پر مهر مادرش پرورش یافت. مادری که باصلابت و ارادهای آهنین فرزندانش را به دندان کشید تا در سایه تربیتی نیکو پرورش یابد و انسانی وارسته و شایسته شود.
زمان مدرسه رفتنش که فرارسید با شوق وارد مکتب کسب علم و دانش شد تا وجودش را با آموختههای بیشتر بارورتر کند. دوراه ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری کرد و وارد دوره دبیرستان شد. رشته اقتصاد را برگزید و تا سوم متوسطه تحصیل کرد؛ اما به دلیل مشکلات بسیار و جهت امرارمعاش خود و خواهرش به شغل شریف کارگری مشغول شد.
دوران انقلاب همگام و همراه با مردم خردمند در تظاهرات بر علیه رژیم شاهنشاهی شرکت میکرد و با وجود خستگی بسیار ناشی از کارکردن، در جلسات شرکت میکرد تا نسبت به امام و انقلاب بیشتر آگاه شود تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
جهت تداوم انقلاب که نیازمند خون شهیدان بود، زندگی پر شور و نشاط خود را قدمنهادن در آن مسیر دید و با درکی والا در این راه به اسلام خدمت کرد.
شیفته راه مقدس امام بود و قبل از اینکه به خدمت سربازی فراخوانده شود، عاشقانه برای خدمت در سپاه پاسداران داوطلبانه ثبتنام کرد. وی در مکتب شیعه جعفری پرورشیافته بود و از ۱۵ خرداد ۴۲ درس عبرت گرفته بود که باید تا آخرین قطره خون تلاش نمود و جهت براندازی رژیم منحوس پهلوی مبارزه کرد. چنانکه خودش در دوران انقلاب، اعلامیهها و نوارهای حضرت امام را شبانه پخش و مردم را ارشاد میکرد.
او از مکتب امام حسین (ع) یاد گرفته بود که باید پشتیبان ولایتفقیه باشیم تا این انقلاب را تا ظهور مهدی (عج) نگه داریم. کسی بود که از زمان قبل از پیروزی انقلاب در مجالس و مراسم مذهبی شرکت میکرد. شخص بسیار رزمنده و زرنگی بود و در پایگاههای مختلف جهت حفظ دستاوردهای انقلاب و خون پاک شهدا پاسداری مینمود.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران؛ و فرمان امام مبنی بر شرکت در جبههها، عاشقانه و با رضایت خود و بهعنوان بسیجی در این راه قدم برداشت. دلاورانه جنگید و حماسهها آفرید تا اینکه ششم بهمن ۶۱، در روستای «کربلا رضاخان» میاندوآب توسط ضد انقلابیون ملحد بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد و در گلستان زهرا میاندوآب پیکر پاکش به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
سخن و عقیده شهید:
در پایگاههای مختلف جهت حفظ دستاوردهای انقلاب و خون شهدا پاسداری میکرد و دوستان و آشنایان و قوم خویشان را در این راه ارشاد مینمود و میگفت: «باید در یکدست قرآن را برگیرم و با دست دیگر سلاح به دست بگیرم».
ایشان شخصی بسیار رزمنده و زرنگ بود و از هیچکس و چیزی واهمهای نداشت. میگفت: «وقتی که دشمنان و منافقان به این انقلاب با چشم بد نگاه کنند، باید آنها را کور گردانیم».
منبع: اداره انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
انتهای خبر/
ثبت دیدگاه