به گزارش زرین خبر به نقل از گرداب، از گذشته تا کنون کشورهای زیادی در جهان به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت استعمار دیگر کشورهای صنعتی و غربی بوده اند، اما مستعمره بودن چه تاثیری بر یک کشور می گذارد؟ استعمار شبیه به یک گاریچی عمل می کند که دستی به شلاق و دستی به افسار اسب ها دارد؛ کشورهای مستعمره گویی اسب هایی هستند که تمام توانشان را فدای اهداف گاریچی می کنند. استعمارگر نیروی کار، نیروی تولید و تمام قوای یک کشور را به نفع خود مورد استفاده قرار می دهد و کشور مستعمره را از توسعه، جهش و حرکت به سوی پیشرفت و صنعتی شدن باز می دارد.
چه چیزی باعث شکل گیری استعمار و تشدید آن خواهد شد؟ عواملی چون اعتقاد به برتری نژادی و ذاتی در بین کشورهای استعمارگر، نادیده گرفتن واقعیت های جهان توسط این کشورها و همچنین میل به قدرت طلبی و ثروت اندوزی، به آن ها دست اندازی به دیگر کشورها را توجیه می کند. این عوامل نه تنها در استعمار به شکل کهن خود بلکه در استعمار مجازی نیز وجود دارد. کشورهای سفید پوست امروز صاحبان حداکثری فضای مجازی هستند و کنترل این فضا و مدیریت آن در دست آن هاست؛ همین کشورها از بیشترین میزان سرعت اینترنت برخوردارند. آن ها می توانند تعیین کنند که مصرف کنندگان اینترنت چه ببینند، چه بخوانند، چه منتشر کنند و… .
قدرت طلبی در فضای مجازی با مدیریت این فضا محقق میشود همچنین با افزایش روحیه مصرف گرایی در جوامع هدف، استعماگران مجازی علاوه بر تحت کنترل قرار دادن کشورهای مستعمره خود از طریق فروش محصولات و خدمات خود به ثروت اندوزی مشغول هستند.
گیف | تاریخچه مصور جغرافیای استعمار از 1492 تا 2008
تغییر شکل استعمار از گذشته تا کنون
به طور کلی می توان استعمار را به لحاظ تاریخی به سه دسته تقسیم کرد:
1. استعمار کهن: منظور از استعمار کهن سلطه بعضی از کشورها بر بعضی دیگر است که دلایل و منافع اقتصادی و سیاسی داشت. این استعمار با حضور فیزیکی و روش های نظامی از جمله حضور سربازان کشور استعمارگر در مستعمره و عواملی از این دست بود که قدیمی ترین شکل استعمار محسوب می شود.
2. استعمار نو: استعمار نو دیگر ملزوم به استفاده از روش های نظامی و حضور فیزیکی سربازان که سلطه فیزیکی را به وجود می آوردند نیست بلکه لازمه آن صدور سرمایه به کشورهای استعمارگر و در طی آن وابستگی اقتصادی کشور تحت استعمار بود. حضور فیزیکی در این نوع استعمار محدود بر حضور حامیان کشور استعمارگر است.
3. استعمار فرانو: این نوع از استعمار بیش از هر چیزی به واسطه رسانه صورت می گیرد به طوری که می توان از این استعمار به عنوان استعمار رسانه ای نیز یاد کرد چرا که در این نوع استعمار هیچ حضوری (اعم از حامیان و نظامیان) دیده نمی شود. به عبارت دیگر در این نوع از استعمار، کشور استعمارگر از حاکمان سیاسی رد می شود و به واسطه رسانه ها «هویت فرهنگی» کشور مستعمره را به مرور دچار تغییر می کند. این فرآیند در نهایت به خود باختگی فرهنگی منجر می شود؛ لازم به ذکر است که استعمار مجازی در بستر استعمار فرانو شکل گرفته است.
بعد از تعریف استعمار، این سوال پیش می آید که پدیده ای که با عنوان استعمار مجازی شناخته می شود با استناد به چه ویژگی هایی در تعریف استعمار می گنجد؟
اول: استعمار همواره همراه با یک سلطه جویی است. چه چیزی در استعمار مجازی مورد سلطه قرار می گیرد؟
همانگونه که منابع طبیعی و نیروی کار در استعمار کهن مورد سلطه واقع می شد و در استعمار نو قدرت سیاسی و اجتماعی حکومت ها مورد سلطه قرار می گرفتند، در استعمار مجازی نیز استقلال فکری و به عبارتی هویت کاربران فضای مجازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم مورد سلطه قرار می گیرد. به این صورت که فرد خودآگاه یا ناخودآگاه در زمان حضور در فضای مجازی، خود را در قالب یک شهروند آمریکایی بازتعریف می کند. یعنی عملکردی مشابه با عملکرد یک شهروند آمریکایی را از خود بروز می دهد و به دنبال ایجاد اشتراکات فرهنگی_اجتماعی بین خود و شهروندان آمریکایی است. این همان فرآیندی است که پیش تر گفتیم به مرور موجب باز تعریف هویتی آنها از خویش میشود. حجم اطلاعاتی که کاربران در فضای رسانه ای به خصوص در فضای مجازی رصد می کند شخص را به سمت شهروند مطلوب جامعه آمریکایی سوق می دهد.
دوم: ابزار این اعمال سلطه چیست و بازیگردانان این پدیده چه کسانی هستند؟
اعمال اصلی و رایجی که با آنها در اینترنت روبه رو هستیم را مرور کنید؛ هر کدام را که در نظر بگیریم در ادامه نام یکی از ابر سایت و پایگاه های اینترنتی را به همراه دارند. ما تا زمانی که به تولیدگری در این عرصه وارد نشویم، ناچاریم برای انجام کارهای روزمره به این درگاه های بین المللی متصل شویم. ساده لوحانه است اگر به بسترهایی مانند گوگل، یاهو، توئیتر، یوتیوب و موارد بیشمار دیگر صرفا نگاه ابزاری داشته باشیم. گوگل که به ظاهر یک موتور جستجو است در مناسبت های خاصی مانند روز همجنسگرایان لوگوی خود را تغییر می دهد؛ همین عمل ساده به معنای جهت دهی به ارزش های تمام کاربرانی است که به صورت روزانه در حال استفاده از گوگل هستند. اینکه مدیران این سایت در مناسبت های خاصی مانند روزهای مربوط به همجنسگرایان لوگوی خود را متناسب با آن روز و مناسبت تغییر میدهد، یک قدم مخاطب را به سمت جامعه آمریکایی سوق می دهد؛ بلی این یعنی آمریکایی شدن! سایر بسترهای تولید محتوا نیز با استفاده از تکنیک های مختلف در همین راستا حرکت می کنند. دقت کنید 8 درگاه برتر و شاخص جهان(گوگل[1]– بینگ[2]– یاهو[3]– اَسک[4]– آ اُ ال[5]– واو[6]-وب کراولر[7]– مای وب سرچ[8]) همه آمریکایی هستند و سیاست های مدنظر این کشور را در حوزه استعماری دنبال می کنند.
این درگاه ها با تحلیل رفتار کاربران به صورت فردی یا کاربران چ یک جامعه به صورت جمعی، می توانند با فرمول هایی خاص، ذائقه آن فرد یا جامعه را شناسایی کنند. آن ها با شناخت رفتاری و ذائقه کاربران بسیار راحت تر از پیش می توانند برای مردم برنامه ریزی کنند؛ به مرور می توانند با برجسته کردن بعضی نیاز آنها، محصولات اقتصادی، فرهنگی، ارزشی و هنجاری خود را در قالب های متنوع به خورد مخاطب بدهند. وقتی این کار در سطح گسترده انجام شود، با یک جامعه جهانی با ذائقه و رفتار مشابه روبرو خواهیم بود. این فرآیند همان چیزی است که از آن با عنوان امپریالیسم فرهنگی و آمریکایی شدن یاد می شود که در ادامه به آن می پردازیم.
جهانی شدن، آمریکایی شدن و استعمار مجازی
یکی از چالشهای حال حاضر دنیا پدیده ای است به نام جهانی شدن. پدیده ای که هم زمان با مدرنیسم به وجود آمد و زادگاه آن غرب است اما این پدیده در غرب باقی نماند. مدرنیستم توانست با سرعت تقریبا زیادی تمام جهان را در نوردد.
ارتباط جهانی شدن با آمریکایی شدن و استعمار مجازی در چیست؟ گروهی از نظریه پردازان معتقدند نقش آمریکا در فرآیند «جهانی شدن» آن قدر زیاد است که نمی توان گفت جهان به سمتی میرود که همه دارای یک فرهنگ التقاطی یا یک زبان مشترک شوند. جهان به سمت آمریکایی شدن میرود، چرا که فرهنگی که دارد در جهان غالب میشود فرهنگ آمریکایی است، این امر محدود به فرهنگ نیست بلکه تمام عناصر تشکیل دهنده جهانی شدن در واقع عناصر تشکیل دهنده یک جامعه آمریکایی به وسعت تمام کره زمین است، اما استعمار مجازی در کجای این فرآیند قرار دارد؟
استعمار مجازی در وضعیت فعلی، یکی از اصلی ترین ابزارهای آمریکایی شدن است. به عبارت دیگر همین تحت کنترل داشتن درگاه های مهم فضای مجازی، تولید محتوای هدف دار و ترویج فرهنگ آمریکایی نقش آمریکا را در فرآیند جهانی شدن به حدی میرساند که این فرآیند را آمریکایی شدن و نه جهانی شدن بدانیم. در واقع آمریکایی شدن محصول استعمار مجازی است که آمریکا آن را مدیریت میکند و پیش میبرد.
منبع یادداشت
مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا – قدرت نرم وامپراتوریهای مجازی، سعید رضا عاملی
ثبت دیدگاه