به گزارش زرین خبر به نقل از آناج/ زهرا ناصران: انگار کودکی ما یک فیلم داستانی بود که برای یک بار در پرده سینمای عمر دهه هفتادیها اکران شد و دیگر اکران آن رویایی تکرار نشدنی است، وقت و بیوقت که پا به کوچه میگذاشتیم همبازیهای دختر و پسر اطرافمان را میگرفتند و تا زمانی که صدای داد و بی داد مادرمان بلند نشده بود از بازی کردن با دوستان که برادر و خواهرهایمان نیز در جمع آنها بودند هرگز سیر نمیشدیم، اکنون که پا در محلات شهر میگذاری شاهد خالی بودن آغوش کوچهها از هیاهوی کودکان میشوی، محلههای متوسط و بالای شهر که کودکان بدون آگاهی از داشتن همبازی در خانه همسایه، تنها اوقات فراغت خود را با لمس دکمههای تبلت به سر میبرند.
هر چند که فقر یکی از عوامل تک فرزندی در جامعه امروزی است، اما با گذاشتن پا در کوچههای محلات حاشیه نشین شاهد جریان زندگی و هیاهوی کودکان میشویم که از هر خانه چندین کودک برای بازی در کوچه به بیرون میریزند، مادران سادهای که بدون توجه به مد، با چند دست لباس چندین بچه را بزرگ میکنند و هرگز نارضایتی از وضعیت موجود را ندارند.
در زمانهای گذشته پوشیدن لباس نو را تنها فرزند اولی لمس میکرد و فرزندان دیگر خانواده با لباسهای کهنه فرزندان بزرگتر بزرگ میشدند و حتی در زمان پاره شدن لباسها را وصله پینه میکردند تا امکان استفاده دوباره از آن لباس برای فرزند دیگری وجود داشته باشد و فرزندان نیز به خوبی برای رسیدن به خواستههایشان از اعماق وجود تلاش میکردند، اما امپراطورهای کوچک امروزی تنها میدانند که تمام دارایی پدر و مادرشان مال او است و بس.
در آن زمانها پدر و مادرها بر این عقیده بودند که فرزند باید همراه با پدر و مادر خود بزرگ شود، چرا که در آن موقع ازدواج در سنین پایینتری اتفاق میافتاد، در حالی که امروزه نه تنها ازدواج در سنین پایین رخ نمیدهد بلکه خانوادهها امپراطورپروری به بار میآورند و آینده شغلی و زندگی این کودکان مشخص نیست که به چه شکلی خواهد بود؟!
با وجود اینکه در آیندهای نه چندان دور انقراض نسل خواهر و برادر شوهر و جاری امری خنده دار به نظر بیاید، اما تجربه نکردن حس خاله، دایی، عمه و عمو و زندایی و زن عمو و … چندان هم خوشایند نخواهد بود!
سیاست غلط کنترل جمعیت با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» موجب کاهش جمعیت و به دنبال آن موجب افزایش تک فرزندی در خانواده ها شد، با کاهش فرزندآوری در خانوادهها شاهد کاهش آمار جامعه شیعه در کشور و افزایش آمار جامعه سنیها هستیم که این مساله خود جای تامل دارد که برای افزایش فرزندآوری در کشور برنامهای منسجم تبیین شود و این امر برای مسئولان زنگ خطر و هشدار جدی است که برنامه سیاستهای تشویقی خود را در کشور پیاده کنند.
با گسترش پدیده تک فرزندی در خانوادهها، قطار جمعیت کشور به سمت سالمندی رو به حرکت است و با این وجود آمار ولادتها هر سال نسبت به سال دیگر کاهش یافته و با افزایش سن ازدواج جوانان و تشکیل خانواده دیرهنگام، زنان به علت از دست رفتن فرصت بهترین زمان بارداری تنها به داشتن یک فرزند بسنده میکنند.
در حال حاضر برخی از بانوان در کنار شغل خانه داری، همزمان به ادامه تحصیل و اشتغال نیز می پردازند که این امر موجب سربار بودن فرزندان به دوش آنها می شود، چرا که آنها باید در زمان کار کردن و تحصیلات، فرزند خود را یا به مهدکودک ها و یا به مادر و مادرشوهرشان بسپارند، این قشر از خانوادهها برای فرار از مشکلات و سختیهای نگهداری فرزند همواره از فرزندآوری دوباره امتناع میکنند.
اما جالب اینجاست که برخی از زنان خانه دار و دارای سنین پایین نیز به دور از نگرانی مالی تنها یک فرزند به دنیا می آورند و حتی بعد از به دنیا آمدن اولین فرزندشان اقدام به بستن لوله های رحم که نوعی عقیم کردن است، می کنند و بیشتر از فرزند آوری به فکر راحت طلبی و استفاده از اوقات فراغت بیشتر خودشان هستند.
امروزه نه تنها فقرا و بانوان شاغل بلکه برخی از روشنفکران و ثروتمندان نیز تنها یک فرزند اختیار می کنند و آرزوی تحقق تمام آرزوهای فرزندان و بهتر تربیت کردن و وقت گذاشتن زیاد برای فرزند خود را در سر می پرورانند.
برخی از زوجین پس از ازدواج و با به دنیا آمدن یک فرزند از احتمال بروز ناسازگاری در زندگی مشترک، هراس از خیانت همسر، خاطره بد در نخستین بارداری و … موجب ترس آنها از به دنیا آوردن فرزندان بیشتر می شود.
متاسفانه برخی از زنان امروزی به جای لذت بردن از حس زیبای مادری، مادر بودن را در حد شستن بچه، تعویض او و نگه داری از کودک خلاصه کرده و حسی برای تکرار این حس زیبا را ندارند و برای گریز از این امر تنها به چیدن یک میوه در باغ زندگی خود بسنده می کنند.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه