به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «زرین خبر»، «شهید علینقی عبادیان» پنجم فروردین ۱۳۴۳، در شهرستان میاندوآب در یک خانواده متدین دیده به جهان گشود. توانست تا پایان دوره راهنمایی درس بخواند.
وی فردی معتقد به مبانی اسلام و احکام بود. به صورتی که هیچوقت نماز و روزهاش ترک نمیشد و همیشه متذکر میشد که باید پیرو ولایتفقیه بوده و پشتیبان آنها باشیم و جمهوری اسلامی را حکومت برتر جهان معرفی میکرد و همیشه سخنان و رهنمودهای امام خمینی را خطمشی خودشان قرار میداد و در ماه محرم جزء عزاداران حسینی بود و یاد عاشورای حسینی را همواره زنده نگه میداشت.
علی در سالهای قبل از انقلاب با همکلاسیهایش در پخش اعلامیه امام و نوشتن شعار روی دیوار و… شرکت فعال داشت و بعد از انقلاب نیز در سنگر دفاع مقدس به پایداری و برقراری حکومت اسلامی کوشیدند. با شروع جنگ ایران و عراق و نیاز به نیروی کارآزموده دفاع، بهعنوان گروهبان دوم ارتش شد و در جنگ حضور پیدا کرد.
وی علاقه زیادی به انقلاب اسلامی و امام خمینی داشت و در پیامها و نامههای خویش به خانواده سفارش میکرد: «گول گروهکهایی ملحد و فریبخورده را نخورید و امام را تنها نگذارید.»
خواهر «شهید علینقی عبادیان» خاطراتی از زمان اعزام به جبهه برادرش میگوید:
برادرم در اولین روز اعزام به مناطق جنگی توصیهای به ما نمودند که الان نیز ما این توصیه را آویزه گوش نمودهایم. وی به ما سفارش نمودند که هیچوقت قول حرفهای گروهکها را نخوریم؛ چون ممکن بود آنها از روی دشمن به خانواده رزمندهها و سلحشوران از روی قصد و دروغ خبر شهادت آنها را به خانوادهها بدهند که ما نباید قول این حرفها را بخوریم و باید همیشه این را بهخاطر داشته باشیم که شهیدان زنده هستند و پیش خدای خود روزی میخورند و چه سفارش خوب و به جایی.
خاطراتی از دوران حضور در جبهه:
وی در منطقه جنگی جلدیان حضور داشتند که آن قدر در بین همرزمان خودشان محبوبیّت پیدا کرده بود که بعد از شهادتش بهخاطر زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهید مذکور پادگان جلدیان را به اسم پادگان شهید عبادیان نامگذاری کردند که الان نیز به همین اسم خوانده میشود و این باعث افتخار خانواده شهید است.
خاطراتی از تأثیر ایشان در دوستان و آشنایان:
ایشان همیشه رفتارهای مثبتی را از خودشان نشان میدادند، بهطوریکه همه انگشتبهدهان باقی میماندند. بهعنوانمثال به یاد دارم که موقعی که مادرم مریض بود و ما نیز بچه بودیم (۷-۶ساله) تمام کارهای مادرم را ایشان انجام میدادند حتی رسیدگی به سرووضع و نظافت منزل و… و این تأثیر زیادی در اطرافیان و حتی همسایهها بجا گذاشته بود که الان بعد از گذشت ۱۲ سال از شهادتش، همسایهها از صلهرحم ایشان که بهجای میآوردند، تعریف و تمجید کرده و برای فرزندان خودشان مثل میزنند.
وی پس از سالها جهاد و مبارزه با گروهکهایی ضدانقلاب در مناطق کردستان سرانجام پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۲، در روستای کانی بلاغ سردشت هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت ترکش به سر به فیض شهادت نائل آمده و در گلزار شهدای میاندوآب به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
منبع: اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی
انتهای خبر/