معلم شهید «صاحبعلی رضوانخواه»
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰:۱۰
شناسه : 319312
1
شهید صاحبعلی رضوانخواه در سال ۱۳۳۳ در روستای کوچکی به نام کانیه سر از توابع شهرستان میاندوآب دیده به جهان گشود.
پ
پ

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «زرین خبر»، شهید صاحبعلی رضوانخواه در سال ۱۳۳۳ در روستای کوچکی به نام کانیه سر از توابع شهرستان میاندوآب دیده به جهان گشود.

وی در یک خانواده مذهبی و فقیر که پدر ایشان یک دامدار بود بعد از دوران کودکی شروع به تحصیل نمود و تا پایان چهارم ابتدایی در آن روستا و پایه پنجم و ششم را در روستایی نزدیک به روستای خودشان گذراند. دوره متوسطه را به دلیل نداشتن بضاعت مالی روزها کار می‌کرد در دوره شبانه در شهرستان میاندوآب به پایان رساند. بعد از اتمام تحصیل به خدمت مقدس سربازی عازم شد که اتمام خدمت سربازی ایشان با اوایل انقلاب اسلامی تقارن داشت که در روستای محل تولدش شروع به فعالیت‌های انقلابی نمود. در سال ۱۳۵۸ انجمن اسلامی را با احداث یک کتابخانه کوچک و جذب جوانان محله به آن تشکیل داد که طوری نوجوانان و جوانان داوطلبانه عضو انجمن اسلامی می‌شدند. در این مدت شهید چندین بار توسط حزب کومله و دموکرات مورد تعقیب قرار گرفت که به دلیل هوشیاری شهید موفق نشدند کاری انجام دهند. به فرمان امام در سال ۱۳۵۹ فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی را دادند که شهید به دلیل علاقه زیاد به امر تدریس و پیکار با بی‌سوادی جذب نهضت سوادآموزی شد. کارهای مقدماتی و تکمیلی نهضت سوادآموزی روستای محل سکونت خود را انجام داد. شهید پس از دو سال کار در نهضت به استخدام آموزش‌وپرورش درآمد که در نهاد مقدس امور تربیتی چندین سال در مدارس مختلف شهرستان میاندوآب و حومه در امر تحصیل و تعلیم‌وتربیت فرزندان انقلاب میهن اسلامی فعالیت داشتند. در این مدت در راهپیمایی‌ها و مراسم مذهبی و نمازجمعه حضور فعال داشت. سرانجام بنا بر علاقه زیاد شهید که به جبهه‌های حق علیه باطل داشت بعد از امتحانات خرداد سال ۱۳۶۵ از طریق بسیج میاندوآب عازم جبهه‌های شمال غرب منطقه حاج عمران شد که پس از چندین مأموریت در هنگام بازگشت از جبهه جهت دیدار با خانواده و فرزندان در محور مهاباد، میاندوآب در اثر سانحه تصادف به همراه چندین نفر از هم‌رزمانش در تاریخ ۵/۵/۱۳۶۵ به شهادت رسیدند.


خاطرات:

راوی: علی پاکروان (برادر شهید)

شهید بسیار رئوف بود و به کلیه اعضای خانواده خصوصاً والدین ارادت خاصی داشت. همیشه به کوچک‌تر از خود احترام گذاشته و ارزش شخصیت ریش‌سفیدان را می‌دانستند. هزینه‌های تحصیل بنده تا دوران راهنمایی به عهده ایشان بود. شهید همیشه بهترین راهنمای من بود. سال ۱۳۶۰ اول راهنمایی بودم آن سال خیلی سرد بود که من را در خیابان دیدند که کاپشن تنم نیست و از من پرسیدند در این هوای سرد چرا کاپشن نپوشیدی؟ گفتم: کاپشن ندارم. ضمن اینکه از جواب من خیلی ناراحت شدند در اولین فرصت مرا به مغازه‌ای برد و برایم کاپشن خوبی خرید که من بسیار خوشحال شدم.

راوی: سوسنبر نظری (همسر شهید)

شهید فردی متدین، مردم‌دار و باایمان بود. تا آنجا که در توان داشت مخصوصاً به خانواده محبت می‌کرد. در انجام فرائض دینی خیلی‌خیلی جدی بود و در خانواده برای دیگران الگویی مناسب بود. ایشان همیشه یارویاور خوبی برای والدین بود. با حقوق ناچیزی که داشت در امر تحصیل خواهران و برادران خود پیشقدم بود و برای آنان راهنمای خوبی بود. چون پدر استطاعت مالی مناسبی نداشت. او همسری مهربان و یار و غمخوار من بود. پدرم زودتر از ایشان از دنیا رفت ایشان ضمن رسیدگی به خانواده خودشان به خانواده من هم رسیدگی می‌کردند.

انتهای خبر/

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.